به گزارش پایگاه خبری بااقتصاد، تقاضای سالیانه داخلی برای شکر در حدود ۲.۲ میلیون تن است که شرکتهای داخلی قادر به پوشش حدود ۹۰ درصد از نیاز فعلی میباشند.
مواردی چون افزایش قیمت جهانی شکر و عدم تخصیصی ارز ۴۲۰۰ تومانی، گپ به وجود آمده بین قیمت داخلی و قیمت جهانی شکر امکان دارد موجب افزایش قابل توجه نرخ فروش و یا آزادسازی نرخ فروش نمادهای این صنعت بشود وانتظار میرود در آینده نزدیک شاهد رشد سودآوری نمادهای این صنعت باشیم.
با توجه به آنکه چغندر ، به عنوان ماده اولیه صنعت قند و شکر قابلیت نگهداری به مدت طولانی را ندارد و حداکثر ظرف مدت یک هفته تا ۱۰ روز باید به مشتقات قندی و شکر تبدیل شود، ظرفیت تولید روزانه کارخانجات تولیدکننده محصولات مذکور بالاست. در مقابل حدود ۴ تا ۵ ماه از هر سال تولیدی این شرکتها به صفر میرسد و عملا فعالیتی ندارند.
از تولید دو ماده اصلی قند و شکر ، دو ماده مازاد به نامهای تفاله و ملاس به دست میآید. تفاله متاثر از قیمت خوراک دام و ملاس که ماده اولیه تهیه الکل است تحت تاثیر نرخ محصولات پتروشیمی ، قیمتگذاری میشود.
به طور میانگین هر تن چغندر حدود ۷ درصد تفاله و تقریبا ۵ درصد ملاس تولید میکند.
در نتیجه علاوه بر فروش محصولات اصلی ، هر شرکتی که فروش دو محصول نام برده را بهتر انجام دهد و برنامههای فروش آن قوبتر باشد ، درآمد بالاتری دارد و میتواند حاشیه سود بالاتری به دست آورد.
جمعبندی
مجموع ارزش بازار شرکتهای بورسی فعال در صنعت قند و شکر در مقطع فعلی، بالغ بر ۲۷۲ هزار و ۹۱۴ میلیارد ریال میباشد که در این بین، قچار، قثابت، قصفها و قپیرا به ترتیب با ۱۷، ۱۱.۵، ۱۱.۳ و ۸ درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. همچنین، قمرو، قنقش، قشکر و قشیر نیز کمترین ارزش بازار را در گروه قند و شکر دارند.
در مجموع میتوان گفت برای سرمایهگذاری شرکتهایی که در جغرافیای غربی کشور هستند به لحاظ بنیادی وضعیت بهتری دارند. علت آن در تولید حجم بالای چغندر است. شرکتی مانند قند پیرانشهر ، مازاد بر نیاز تولید کارخانه، تولید چغندر دارد در نتیجه مازاد تولید چغندر را برای مصرف سایر شرکتها میفرستد و از این طریق درآمدزایی دارد.مازاد بر نیاز تولید کارخانه، تولید چغندر دارد در نتیجه مازاد تولید چغندر را برای مصرف سایر شرکتها میفرستد و از این طریق درآمدزایی دارد.