به گزارش بورسنیوز ، در گزارش چهارشنبههای داغ هفته گذشته در خصوص نحوه عملکرد دولت احمدینژاد در مواجهه با ۷.۰۰۰ شعبه موسسات مالی اعتباری غیر مجاز صحبت کردیم.
دیدیم که چگونه دولت جناب احمدینژاد ملقب به معجزه هزاره سوم، نهتنها نتوانست مانع از رشد فساد، رانت و اشرافیگری شود؛ بلکه با ضعف و سوءمدیریت خود و وزرایش، زمینه را طوری برای فسادهای کلان مالی ایجاد کرد که پس از ۱۵ سال، همچنان تهدید نخست زندگی مردم کشور به شمار میرود.
خواندیم که چگونه در دوره احمدینژاد گروههای قدرت و ثروت، بهسادگی بانک تاسیس میکردند و به جز بانک پاسارگاد که در شهریور ۸۴ مجوز رسمی از بانک مرکزی گرفت، ۱۳ بانک دیگر نیز مجوزهای تاسیس گرفتند.
بانکهای سرمایه، سینا، شهر، گردشگری، حکمت ایرانیان، دی، انصار، سرمایه، ایرانزمین، قوامین (پیشتر بهعنوان موسسه فعالیت میکرد)، خاورمیانه، آینده (از ادغام بانک تات و موسسههای صالحین و آتی تشکیل شد) و مهر اقتصاد (ابتدا به نام موسسه مهر و بعدها بهعنوان موسسه بسیجیان شناخته میشد) برخی از شناختهترین بانکهای تاسیس شده در دوره مذکور هستند.
آن موسسات ورشکسته، بیساختار و وابسته به افراد بعضا انقلابی و صاحبنام، بنیان بانکهای ورشکسته، زیانده و سرطانی این روزهای کشور را تشکیل دادند.
در گزارش چهارشنبههای داغ این هفته به بررسی چرایی و شرایط کنونی بانک ایرانزمین، یکی دیگر از بانکهای ناتراز و به قولی سرطانی کشور میپردازیم. بانکی با ۴۸.۰۰۰ میلیارد تومان زیان انباشته و ۴۰۰ میلیارد تومان سرمایه که به یکی از معضلات بازار سرمایه و نظام بانکی کشور مبدل شده است.
اما بهراستی چنین زیانی مربوط به چند سال اخیر است؟ ماهیت و فلسفه پیدایش بانک ایرانزمین و ریشه وضعیت کنونی این بانک چیست؟
فلسفه پیدایش "بانک ایرانزمین"
همانگونه که در گزارش هفته گذشته عنوان شد، جناب بهمنی، رئیسکل بانک مرکزی و از نوابغ منتسب به جناب احمدینژاد، پس از آنکه در سال ۱۳۸۷ و درحالیکه همچنان سرمست از پیروزی در انتخابات، به رواج سادهزیستی و اسلام ناب محمدی در جامعه میپرداختند، متوجه شدند که هزاران موسسه غیرمجاز با دریافت مبالغ هنگفت از مردم، به چالشی جدی برای کشور تبدیل شده و تصمیم به بهبود شرایط گرفتند.
در سال ۱۳۸۸ مقرر کردند که تعاونیهای اعتباری که بتوانند ۳۰۰ میلیارد تومان سپرده نزد بانک مرکزی وثیقه کنند، میتوانند به موسسات مالی و اعتباری تبدیل شوند. چند ماه بعد این مبلغ را به ۲۰۰ میلیارد تومان تقلیل دادند و در نهایت با اخذ سپردههای تنها ۷۵ میلیارد تومانی، نه تنها به این تعاونیها وعده تبدیل شدن به موسسات مالی و اعتباری دادند بلکه در اقدامی عجیب و منحصر به فرد آنها را به بانک تبدیل کردند.
به عبارتی موسساتی که آن روزها مبلغ ناچیز ۷۵ میلیارد تومانی را سپرده کردند، به عنوان سرکرده، مسئولیت تعدادی از موسسات غیرمجاز دیگر را بر عهده گرفتند و سپس تبدیل به بانکهای بی در و پیکر امروز شدند.
اینگونه بود که نوابغ بانک مرکزی در زمان معجزه هزار سوم، نهتنها مشکل موسسات تعاونی کوچک را حل نکردند، بلکه با تجمیع همان موسسات کوچک مشکلدار، بانکهای بزرگی با مشکلات بزرگتر تاسیس کردند.
یکی از این تعاونیها، تعاونی مولیالموحدین بود که با قبول مسئولیت موسسه غیرمجاز ایثار بهمن، به بانک ایرانزمین کنونی ارتقا یافت.
تعاونی مولیالموحدین
باورش دشوار است، اما مردم بارها و بارها از موسساتی با نامهای مذهبی، گزیده شدند. موسسه مالی و اعتباری ثامنالحجج را بهخاطر دارید؟ قرضالحسنه صالحین چطور؟ خبری از موسسات مالی غیرمجاز معینالرضای مشهد یا مقربینالرضا دارید؟ راستی چرا همواره بخش بزرگی از شرکتهای مالی و اعتباری غیرمجاز و شرکتهای ساختمانی مشکلدار و متخلف نظیر پدیده شاندیز و... در استان خراسان فعال هستند؟
تعاونی مولیالموحدین در سال ۱۳۷۷ با هدف تجمیع سرمایههای خرد و متوسط و به کارگیری این سرمایهها در فعالیتهای صنعتی تاسیس و تا سال ۱۳۸۹ نیز به فعالیتهای غیرمجاز پولی و مالی خود ادامه داد.
در سال ۱۳۸۹ این تعاونی از فرصت به وجود آمده نهایت استفاده را برد و با سپرده کردن تنها ۷۵ میلیارد تومان و قبول مسئولیت موسسهای سمی به نام بهمن ایثار، خود را در قامت یک بانک دید.
موسسه اعتباری بهمن ایثار
تعاونی بهمن ایثار یکی از تعاونیهایی بود که در آن سالهای کذایی (برای صنعت بانکداری)، موفق شد بدون هیچگونه بهرهای از علم و سواد مالی موسسین، با افتتاح ۱۶۰ شعبه در سراسر کشور، میلیاردها تومان از پولهای مردم را به بهانه دادن وامهای کوتاهمدت ۱۰، ۲۰ و ۳۰ ماهه جمعآوری نماید.
اما وقتی دوستان و نوابغ مالی این تعاونی متوجه شدند که ظاهرا فرمول محاسباتی کسب و کار آنها دچار اشکالات علمی فراوانی است (شما بخوانید غلط بودن فرمول محاسباتی و نخوانید پرداخت وامهای کلان و بسیار برای موسسین و دستاندرکاران) دیگر توان پرداخت وام به مردمی که سرمایههایشان را در آنجا سپرده بودند را ندارند، ناچار به بستن برخی شعب شدند.
خودتان قضاوت کنید که کشور در آن سالها چه شرایطی داشته که موسسهای بدون مجوز، میتوانسته ۱۶۰ شعبه دریافت پول از مردم در اقصی نقاط کشور تاسیس نماید، بدون آنکه به کسی جواب دهد.
اما پشت پرده تعاونی مولیالموحدین و بانک ایرانزمین کیست؟
خوشبختانه با هدایت بسیاری از کارخانهداران و ثروتمندان به خارج از کشور، افراد انقلابی، سادهزیست و خیرخواه زیادی در کشور ظهور کردند و اصولا این یکی از دستاوردهای بزرگ به شمار میرود.
یکی از این افراد سادهزیست، پزشک، کارآفرین و خیر نمونه کشور، آقای محمدرضا امیرحسنخانی است.
وی تحصیلات مقدماتی را تا اخذ دیپلم تجربی در سال ۱۳۶۱ در شهر فردوس ادامه داد. در همان سالهای دانشاندوزی و تحصیل بر اساس وظیفه و میهندوستی همچون بسیاری دیگر از جوانان غیور به جبهههای جنگ تحمیلی شتافت. در سال بعد با موفقیت در دانشگاه علوم پزشکی کرمان پذیرفته شد. در زمان دانشجویی چندین بار به جبهه اعزام و در سال ۱۳۶۴ در عملیات بدر بهافتخار جانبازی نائل آمد. همزمان با تحصیل در دانشگاه کرمان مسئولیتهای بسیاری را عهدهدار شد و تجربیات بسیاری در عرصههای مدیریت در نهادهای مختلف اندوخت. سال ۱۳۶۹ در رشته تخصص چشمپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد پذیرفته شد.
(البته بسیاری از پزشکان عزیز ما در زمان جنگ هم در جبهههای حق علیه باطل شرکت داشتهاند و هم بهراحتی دوران تحصیل خود را با نمراتی عالی و اخذ تخصص ادامه میدادند. جناب زاکانی نیز سرنوشتی مشابه با آقای امیر حسنخانی داشتهاند. ترک تحصیل، شرکت در جبهه، قبولی در دانشگاه پزشکی، درجه رفیع جانبازی و اخذ تخصص).
اما ماجرای ایشان و برادرانشان به اینجا ختم نمیشود
احتمالا برخی از شما جناب محمدرضا امیرحسنخانی را در قامت نماینده مجلس هفتم و دهم به یاد دارید. ایشان پس از اخذ تخصص چشمپزشکی به این نتیجه رسیدند که خدمت به مردم در قالب تعاونیها و موسسات مالی و بانک بهمراتب شیرینتر از ارائه خدمات پزشکی به مردم است.
شاید برای شخصی که بخواهد نگاهی به عقبه و سابقه جناب محمدرضا امیرحسنخانی و چرایی ورشکستگی کنونی بانک ایرانزمین بیندازد، مطالب زیادی در دسترس نباشد؛ اما در این گزارش سعی خواهیم کرد با استفاده از بریده نشریات و مطالب وبسایتهای داخلی، چشماندازی روشن تری از اقدامات ایشان ارائه نمائیم:
۱- نمایندگی مجلس در دوران آقای احمدینژاد و شروع ماجراجوییهای جناب امیرحسنخانی
بدون تردید بخشی از بزرگترین اقدامات اقتصادی جناب امیر حسنخانی پس از تاسیس و فعالیت در تعاونی مولیالموحدین را میتوان مرتبط با نمایندگی مجلس ایشان در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی دانست. (احتمالا همه متوجه هستید که چرا بسیاری از افراد و خادمان مردم، میلیاردها تومان خرج میکنند تا بتوانند بهعنوان نماینده به مجلس شورای اسلامی ورود کنند)
تبدیل تعاونی مولیالموحدین و تاسیس بانک ایرانزمین، مشارکت در تاسیس شرکت سمگا، آشنایی و توسعه فعالیتهای اقتصادی با جنابان مهدی جهانگیری (موسس بانک گردشگری)، رحیم مشایی و بقایی، مشارکت در جنجالهای بانک سرمایه و اخذ صدها میلیارد تومان وام بیبازگشت و... تنها برخی از جنجالهای این نماینده جانباز و انقلابی مجلس هفتم و البته مجلس دهم است.
بیایید کمی بیشتر در خصوص حواشی شخص اول، مسئول تاسیس بانک و البته عامل بخشی از تورمی که کمر مردم کشور را خم کرده است بیشتر صحبت کنیم:
۱- رد پا در بانک سرمایه
بانک ایرانزمین، بانک گردشگری، بانک سرمایه و تعاونی مولیالموحدین برخی از بزرگترین نهادهایی مالی هستند که با نام جناب امیر حسنخانی گرهخوردهاند. شاید برایتان سوال باشد که ربط ایشان به بانک سرمایه چیست؟
باورش دشوار است؛ اما ظاهرا یکی از بزرگترین بدهکاران بانک سرمایه که بر حسب اتفاق و گفتهها نفوذ بسیاری در چیدن پستهای مدیریتی این بانک داشته، جناب امیرحسنخانی، موسس بانک ایرانزمین هستند.
نقش جناب حسنخانی، تعاونی مولیالموحدین در ماجراهای اسفناک بانک سرمایه، را دستکم میتوان در دو مورد دنبال کرد:
جناب امیر حسنخانی ابر بدهکار بانک سرمایه و شاید همهکاره:
آیا مصاحبه آقای خانی، مدیر عامل برکنار شده بانک سرمایه در سال ۱۳۹۶ در خصوص ماجراهای بانک سرمایه را خواندهاید؟
بخشی از مصاحبه ایشان را در زیر بخوانید:
فارس: میگویند بدهکاران کلان بانک سرمایه افرادی مثل آقای امیرحسن خانی، ریختهگران، شاملو، امامی و... هستند. درست است؟
خانی: آقای امیرحسن خانی سهامدار عمده بانک ایرانزمین، به بانک سرمایه ۶۰۰ میلیارد تومان بدهکار است. از طرف دیگر این را شنیدهام یقین ندارم، آقای پویان شاد (مدیرعامل بعدی بانک سرمایه) قبلا معاون اجرایی در بانک ایرانزمین بوده است. این پازل بدهکار کلان و مدیرعامل شدن نیرویی از یک نهاد بدهکار در بانک سرمایه را کنار هم قرار دهید، مسئله مشخص میشود. البته بنده قضاوت قطعی نمیکنم.
فارس: یعنی بدهکاران کلان مدیرعامل جدید را انتخاب کردند؟
خانی: من اینگونه شنیدهام؛ اما قضاوت قطعی نمیکنم.
جهت کمک به حافظه جناب خانی و آقای پویان شاد
به عبارتی بنا بر گفته خانی مدیرعامل برکنار شده بانک سرمایه، حسنخانی نهتنها بهعنوان موسس و مالک بانک ایرانزمین تاثیرات فراوانی را بهنظام بانکی کشور وارد کرده؛ بلکه بهعنوان یکی از ابربدهکاران کلان بانک سرمایه، در تیم مدیریتی این بانک اعمالنفوذ نیز داشتهاند.
پای تعاونی مولیالموحدین در پرونده فساد بانک سرمایه هم وسط است؟:
به تیتر وبسایتهای رسمی زیر نگاه کنید تا شاید بیشتر نسبت به اعمالنفوذ جناب حسنخانی و لطمات ایشان به بانک سرمایه آشنا شوید:
به نظر شما نماینده مجلس چه کسی است و چرا نامش در پرونده متهمان بازار سرمایه به میان آمده است؟ به گوشهای از جلسه دادگاه یکی از متهمین و صحبتهای بازپرس و عادلیان بهعنوان یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه نگاهی بیندازیم:
شاهمحمدی درباره تسهیلات دریافتی متهم عادلیان گفت: او در سال ۹۲ تسهیلات بانکی دریافت کرده و منجر به اخلال در نظام اقتصادی بهصورت کلان و عمده شده است.
وی بیان کرد: طبق مستندات ارائه شده بانک ایرانزمین صرفا امضای گواهینامه تعاونی مولیالموحدین را دریافت کرده که بههیچوجه این ضمانتنامه معتبر نبوده و با وجود آن که مصوبه اعطای تسهیلات ۵۵۰ میلیاردریالی را تصویب کرده، اما مشخص نیست که چرا متهم مبلغ ۵۹۰ میلیارد ریال تسهیلات دریافت کرده درحالیکه وضعیت حساب او بسیار ناچیز بوده است.
نماینده دادستان با اشاره به دریافت تسهیلات از بانک گفت: متهم در تاریخ یکم خردادماه افتتاح حساب کرده و در تاریخ هجدهم خردادماه درخواست تسهیلات داشته و سپس در تاریخ بیست و ششم خردادماه تسهیلات را دریافت کرده است. درحالیکه تسهیلات او بدون رعایت تشریفات قانونی و بدون دریافت امضا از سوی کمیته ارزیابی پرداخت شده است.
شاهمحمدی با اشاره به اظهارات احسان خادم گفت: آقای احسان خادم درباره دریافت تسهیلات و نقش عادلیان گفته که او مدیر شرکت بود و همه کارها با دستور او انجام میشد و مالک اصلی شرکت اقتصاد جهان صنعت بوده است. با امیر حسنخانی از ذینفعان این شرکت بهحساب میآمدند و تعاونی مولیالموحدین متعلق به حسنخانی یکی از نمایندگان مجلس و خانواده او بوده است.
۲- شرکت گروه سرمایهگذاری میراثفرهنگی (سمگا)
همانگونه که اشاره شد، اوج اقدامات اقتصادی و فراهم نمودن زیرساختهای موردنیاز جناب حسنخانی در دوره احمدینژاد، تحتالشعاع مسئولیتهای رحیم مشائی، بقایی و همکاریهای گسترده با مهدی جهانگیری در سالهای انتهایی دهه ۸۰ شکل گرفت.
بر خلاف آنکه بسیاری مالکیت و تاسیس مجموعه سمگا را مرتبط با بانک گردشگری و جناب جهانگیری میدانند، اما نطفه این شرکت را شرکتهای زیر مجموعه تعاونی مولیالموحدین با همکاری جهانگیری و چراغسبز بقایی و رحیم مشایی نهادند.
احتمالا بسیاری از شما مخاطبان عزیز بورس نیوز با سوابق درخشان و خاطرات اتهامات مالی عالی جنابان مهدی جهانگیری، بقایی و رحیم مشایی آشنا هستید و اخبار متعددی از آن شنیدهاید.
شاید برایتان جالب باشد که جناب حسنخانی بهعنوان سهامدار عمده (غیرمستقیم با شرکتهای تحت مدیریت و مالکیت) و نخستین رئیس هیئتمدیره شرکت سمگا مشغول به کار بودهاند.
برای اطلاع بیشتر از ارتباطات فی ما بین جناب مهدی جهانگیری، حسنخانی و دولت احمدینژاد کافی است به ماجراهای جنجالی اعطای بیش از ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار مترمربع زمینهای رایگان لویزان به شرکت سمگا در سال ۱۳۸۹ رجوع کنید:
ماجرا از چه قرار بوده است؟ (با استناد به مطالبی که در همه سایتها یافت میگردد و نخستین انتشار آن توسط سایت الف)
استناد به مطلب سیاست روز: یکی از رانتهای ویژه برای سمگا، واگذاری یک میلیون و دویست و پنجاه و هشت هزار مترمربع از زمینهای لویزان در شمال شرقی تهران به این شرکت خصوصی بوده است. برای این واگذاری نهتنها مزایدهای برگزار نشده بلکه بر اساس مصوبه شماره ۹۹۶۷۷/۴۳۰۸۴ مورخ ۸۸.۵.۱۸ هیئت وزیران و صورتجلسه مورخه ۸۸.۱۲.۲۳ کارگروه میراثفرهنگی استان تهران، کل زمینهای فوق باید بهصورت رایگان به شرکت خصوصی سمگا واگذار شود. بر طبق تصاویر موجود، اسفندیار رحیم مشایی و مرتضی تمدن (استاندار تهران)، ضمن بازدید از دفتر سمگا در جریان طرحها و برنامههای این شرکت خصوصی قرار گرفتهاند. اسفندیار رحیم مشایی اردیبهشتماه ۸۸ در زمان تصدی ریاست سازمان میراثفرهنگی و گردشگری گفته بود: «سازمان میراثفرهنگی و گردشگری قرار است در راستای عمل به اصل ۴۴ قانون اساسی آن بخش از فعالیتها، اموال و داراییها، هتلها و سهام شرکتهای وابسته را وفق مقررات به این شرکت - سمگا - واگذار کند». خوشبختانه با پیگیریهای قانونی بهعملآمده، دیوان محاسبات (بازوی نظارتی قوه مقننه و مسئول نظارت مالی بر عملکرد دستگاههای دولتی)، این موضوع را بررسی کرد و در تاریخ ۸۹.۱۰.۲۵ از واگذاری ۱۲۵۸۸۰۰ مترمربع از زمینهای لویزان به شرکت خصوصی سمگا جلوگیری و مصوبه هیئت دولت در این باره را به دلیل نقص قوانین متعدد، لغو کرد.
از جمله مزایای دولتی دیگری که به سمگا تعلقگرفته، امتیاز ساخت و بهرهبرداری از هتلهای بینالمللی فرودگاه امام خمینی (ره) به این شرکت خصوصی بوده است. بر اساس این قرارداد، شرکت سمگا ۳۱ هزار مترمربع زمین رایگان در محوطه فرودگاه بینالمللی امام خمینی دریافت و در آنها هتل میسازد و ۲۵ سال پس از بهرهبرداری، هتلها را به شرکت فرودگاههای کشور واگذار میکند. درباره قرارداد واگذاری زمین به شرکت سمگا برای ساخت هتل در فرودگاه امام خمینی، مدیرعامل این شرکت اعلام کرده است: «.. این شرکت بابت دریافت زمینهای موضوع این قرارداد، پولی نمیپردازد؛ اما بابت کارشناسی این زمینها، حدود ۳ میلیارد تومان (!) باید بپردازد که این امر باید اصلاح شود». محمدرضا امیرحسنخانی رئیس هیئتمدیره سمگا در پاسخ به سوال خبرنگار الف، درباره نحوه دستیابی این شرکت به قراردادهای لویزان و فرودگاه امام خمینی گفت: «از جزئیات موضوع اطلاعی ندارم و تا آنجایی که میدانم بهصورت حق بهرهبرداری بوده است». آقای حسنخانی در پاسخ به این سوال که چرا این حق، الف) بدون مزایده و مناقصه ب) چرا رایگان، و ج) چرا به سمگا داده شده است، پاسخی نداد. قابلذکر است که امیرحسنخانی نماینده مجلس هفتم از فردوس و طبس بود.
احتمالا نیازی به بسط مطالب دراینخصوص نیست و خودتان میتوانید در خصوص خدمات ارزشمند بقایی، رحیم مشایی و جهانگیری (که برخی از آنها فعلا در هتل اوین به سر میبرند) تحقیق کنید.
ماجرا به همینجا ختم نمیشود ...
بورسنیوز ، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشنشدن مسیر سرمایهگذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ افراد و نهادهای ذکر شده در مطلب را دارد.
برچسب ها : چهارشنبههای داغ ایران زمین مولی الموحدین