اگر تا حدودی با دانش بلاک چین و ارزهای دیجیتال آشنا باشید، احتمالا درباره پروتکلهای لایه اول و مشکل مقیاسپذیری آنها چیزهایی شنیدهاید. بیت کوین و اتریوم پروتکلهای لایه اول هستند که هر دو با مشکل مقیاسپذیری مواجهاند؛ بههمیندلیل، در سالهای اخیر راهکارهایی موسوم به پروتکلهای لایه ۲ تلاش کردهاند این مشکل را حل کنند. حال چرا این پروتکلها اهمیت زیادی دارند؟
در این مطلب ، قصد داریم با بررسی یک دیدگاه به این پرسش پاسخ دهیم. هرچند بیشترین بحث در فضای ارزهای دیجیتال را بیت کوین و اتر ازآن خود میکنند، فرصتهای سرمایهگذاری بسیار فراتر از این دو ارز دیجیتال است. اگر قصد دارید در حوزه ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنید، بسیار مهم است که بتوانید فرصتهای جدید و سودآور این حوزه شناسایی کنید. پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
پروتکلهای لایه دوم و هدف آنها
همانطورکه گفتیم، مشکل مقیاسپذیری پروتکلهای لایه اول باعث میشود کاربردهای آنها محدودتر از قابلیت واقعیشان باشد. بیت کوین صرفا میتواند امکان تراکنشهای همتابههمتا را فراهم کند. اتریوم نیز با اینکه دسترسی به قراردادهای هوشمند و امور مالی غیرمتمرکز ( دیفای ) و کاربردهای بسیار بیشتری را امکانپذیر میکند، با مشکل ازدحام شبکه و اختلال در انجام تراکنشها روبهروست که باعث افزایش کارمزد یا مبلغ گس میشود.
راهکارهای لایه دوم برای افزایش قابلیتهای خود به بلاک چینهای بیت کوین و اتریوم متکی هستند و هدف آنها افزایش مقیاسپذیری، گسترش کاربردها، سرعت اجرای تراکنشها و کاهش ازدحام شبکه در پروتکلهای لایه اول است.
کمیابی فضای بلاک؛ مشکل اصلی پروتکلهای لایه اول
آنچه ارزش پروتکلهای لایه اول را تعیین میکند، فضای بلاک است. فضای بلاک شامل اطلاعات مختلف و قراردادهای هوشمند است. بیت کوین و اتریوم و سایر توکنهای لایه اول باتوجه به میزان تقاضای موجود برای این فضا ارزشگذاری میشوند؛ درست مانند بلیت رویداد سخنرانی بسیار مهمی که هرچه افراد بیشتری آن را بخرند، گرانتر میشود. دلیلش این است که فضای سالن محدود است و ازدحام در آن افزایش مییابد؛ پس هرکسی که مبلغ بیشتری پرداخت کند، میتواند وارد سالن اصلی شود.
بیت کوین به افراد امکان میدهد تا معاملههای همتابههمتا انجام دهند. قیمت بیت کوین با افزایش تقاضا برای آن بیشتر میشود. در مقابل اتریوم، بزرگترین بلاک چین لایه اول مبتنیبر قراردادهای هوشمند، امکان دسترسی به قراردادهای هوشمند و ساخت برنامههای غیرمتمرکز و پروتکلهای مالی غیرمتمرکز یا دیفای را به کاربران میدهد. همه اینها باید در فضای بلاک انجام شوند.
فضای بلاک در پروتکلهای لایه اول کمیاب است؛ بههمیندلیل، بلاک چینی مانند اتریوم نمیتواند به آن اندازه که در سایر سیستمهای مالی انجام میشود، از عهده پردازش حجم تراکنشهای زیاد برآید. اتریوم میتواند درنهایت فقط چندده تراکنش را در هر ثانیه پردازش کند که با شبکههایی مانند ویزا یا بورس اوراق بهادار نیویورک مقایسهکردنی نیست. با این اوصاف، دیفای چطور میخواهد وظایف امور مالی سنتی را بهدست بگیرد؟
پروتکلهای لایه دوم؛ افزایش ورودیهای فضای بلاک
مقایسه تعداد تراکنشهای پردازششده بیت کوین و اتریوم در هر ثانیه با پیپل و ویزا. پروتکلهای لایه ۲ قصد دارند همین مشکل را حل کنند حال فرض کنیم پروتکلهای لایه اول همان سالن رویداد هستند که همه افراد با عجله میخواهند به آن وارد شوند. این بهمعنای صفی طولانی در ورودیها و ازدحام در شبکه و در نتیجه افزایش سرسامآور گس خواهد بود. اینجاست که اهمیت پروتکلهای لایه دوم مشخص میشود.
اگر اتاقهایی اضافی در اطراف سالن اصلی وجود داشته باشند و افراد در اتاقها همزمان با دیگران سخنرانی را از تلویزیونهای تعبیهشده در آنجا تماشا کنند، چه اتفاقی میافتد؟ مسلما ازدحام در سالن اصلی کمتر خواهد شد.
بعد از اینکه سخنرانی بهپایان رسید، همهٔ این افراد باید دوباره از سالن اصلی عبور کنند و خارج شوند. هر اتاق یک ورودی جداگانه به سالن اصلی دارد؛ بنابراین، تعداد ورودیها بیشتر است و این باعث میشود همه مقابل یک ورودی ازدحام نکنند. این همان کاری است که پروتکلهای لایه دوم انجام میدهند.
پروتکلهای لایه دوم تراکنشها را در فضاهای اضافی بلاک توزیع میکنند و در هریک تعدادی تراکنش را بسیار سریعتر یا ارزانتر از لایه اول بارگذاری و پردازش میکنند. بعد از پردازش، همه این تراکنشها باید به لایه اول بازگردند. حالا که تعداد ورودیها بسیار بیشتر است، مشکل ازدحام شبکه کمتر میشود و بدینترتیب، پروتکلهای لایه اول توانستهاند تعداد تراکنشهای بیشتری را در مدتی کوتاه پردازش کنند.
پروتکلهای معروف لایه دوم برای بیت کوین و اتریوم
از پروتکلهای معروف لایه ۲ میتوان به استکس (Stacks) برای بیت کوین و آربیتروم و پالیگان و آپتیمیزم برای اتریوم اشاره کرد. پروتکلهای لایه ۲ نیز مانند همتایان خود در لایه اول توکنی بومی دارند که بهعنوان انگیزه یا مشوق برای استفاده از شبکه عمل میکنند.
بهعنوان سرمایهگذار، لایه دوم برای شما بهعنوان سرمایهگذاری در زیرساختی است که امکان دسترسی بیشتر به لایه اول را فراهم و درعینحال، فضایی برای توسعهدهندگان ایجاد میکند که بتوانند قابلیتهایی جدید و سودمند طراحی کنند. بیایید این پروتکلها را بررسی کنیم.
پالیگان (Polygon)
پالیگان اولین پلتفرم لایه دوم است؛ بههمیندلیل، شناختهشدهتر است. این پلتفرم که قرار است مقیاسپذیری اتریوم را افزایش دهد، به توسعهدهندگان اجازه میدهد تا برنامههای غیرمتمرکز خود را سریعتر و راحتتر روی اتریوم بسازند. شبکه پالیگان در هر ثانیه میتواند حدود ۷٬۰۰۰ تراکنش را پردازش کند؛ درحالیکه این تعداد برای اتریوم فقط حدود ۳۰ تراکنش در ثانیه است.
سال گذشته، جیپی مورگان معاملهای دیفای با استفاده از پالیگان انجام داد و همین موضوع نام آن را سر زبانها انداخت. توکن اصلی پالیگان متیک (MATIC) نام دارد که درحالحاضر ارزش بازار آن حدود ۱۰.۶۵میلیارد دلار است و در رتبه نهم بازار قرار دارد.
ایمیوچبل اکس (Immutable X)
ایمیوتبل اکس بهعنوان سیستم مقیاسپذیری برای توکنهای غیرمثلی (NFTها) عمل میکند و هدف آن کاهش هزینههای گس و زمان طولانی بررسی تراکنشهاست. ارزش بازار توکن اصلی شبکه ایمیوچبل اکس موسوم به IMX نزدیک به ۱.۰۶میلیارد دلار تخمین زده میشود. توکن مذکور در رده پنجاهوسوم بازار جای دارد و از متیک بسیار پایینتر است. این فاصله نشان میدهد که سهم متیک از بازار چقدر مهم است.
استکس (Stacks)
در یک ماه گذشته، استکس سروصدای زیادی بهپا کرده است. درحالیکه پالیگان و ایمیوچبل اکس به مقیاسپذیری اتریوم کمک میکنند، استکس روی بیت کوین متمرکز شده است. این پروتکل با فراهمکردن امکان پیادهسازی قراردادهای هوشمند و ساخت NFTهایی موسوم به اردینالز روی بیت کوین، کاربرد آن را فراتر از تراکنشهای همتابههمتا گسترش داده است.
ازآنجاکه بیت کوین محبوبترین ارز دیجیتال بهشمار میرود، جامعه ارزهای دیجیتال توجه ویژهای به پروژه استکس نشان میدهند. توکن بومی استکس STX نام دارد و با ارزش بازار حدود ۱.۲۳میلیارد دلار، در رتبه چهلوپنجم بازار قرار گرفته است.
آینده پروتکلهای لایه دوم
پالیگان و ایمیوچبل اکس و استکس فقط سه نمونه از پروتکلهای لایه ۲ بودند و مسلما فهرست آنها به اینها ختم نمیشود. آپتیمیزم (OP) و لوپرینگ (LRC) و تعدادی دیگر از پروتکلها هم هستند که بهمنظور افزایش کاربردپذیری در اکوسیستم ارزهای دیجیتال طراحی شدهاند. آربیتروم نیز بهعنوان اتریوم لایه دوم بهتازگی ازنظر تعداد تراکنش از آن پیشی گرفته است.
موفقیت یا شکست این پروژهها در طول زمان مشخص میشود؛ اما تاثیر و فرصت و دسترسی به آنچه آنها فراهم میکنند، نباید نادیده گرفته شود. مقیاسپذیری ارزهای دیجیتال میتواند به رشد بیشتر این ارزها و تحکیم جای پای آنها بهعنوان جایگزینی برای سیستم امور مالی سنتی کمک کند.