به گزارش بورس نیوز ، به قول کاظم خسروشاهی، بزرگمرد، مصادره شده و پایه گذار صنعت داروسازی نوین ایران: " آنچه ما را از کاروان پیشرفت غرب جدا میسازد، طرز تفکر و نحوه آینده نگری ما بوده است، زیرا در مقابل طرز کار عملی و ریاضی دنیای غرب، ما بیشتر به شعر و شاعری و بحث در هفت وادی عشق پرداخته ایم! با یک تفکر علمی، به آسانی میتوان ثابت کرد دو ضرب در دو، چهار است، ولی یک شعر را میتوان به معانی مختلف تفسیر کرد و در نشئه آن به خواب فرو رفت!"
البته همانگونه که میدانید تفسیر انواع دارد: تفسیر شعر، تفسیر احادیث، تفسیر قانون و ....
تصمیم داریم در گزارش چهارشنبههای داغ این هفته و هفتههای بعد به بررسی شرایط اسفناک صنعت دارو بپردازیم. صنعتی که نمیتوان چالشهای آن را با صنایعی نظیر سیمان، لاستیک، پتروشیمی و ...، مقایسه کرد و حتی نمیتوان از وضعیت عجیب و نگرانکننده آن به راحتی چشم پوشی کرد.
همانگونه که اطلاع دارید، معضلات و چالشهای صنعت دارو به طور مستقیم با سلامت و جان مردم جامعه مرتبط است و مشاهده این میزان سوءمدیریت، بیکفایتی و سوء استفاده در نحوه مدیریت این صنعت، به قدری ناباورانه و شگفت انگیز است که هر خواننده و دنبال کنندهای را تا ساعتها به فکر فرو میبرد.
به عبارتی اگر تصور میکنید با این شرایط نظام پزشکی و صنعت داروسازی کشور میتوانید در سالهای پایانی عمرتان عاقبت به خیر شوید، سخت در اشتباه هستید چرا که در سالهای ضعف و بیماریتان، نه خبری از داروی باکیفیت است و نه داروهای مکفی.
اینکه چگونه تحریمهای بینالمللی و پایبندی به ایدئولوژیهای سختگیرانه از سوی حکومت، سلامت روان و اقتصاد خانوادهها را تحتالشعاع قرار میدهد از یک سو و اینکه چگونه این تحریمها بهویژه در بحث تامین دارو، منجر به زجر بیماران و از دست رفتن جان افراد جامعه میشود از سوی دیگر، همه و همه ضرورت بازبینی حکومت در سیاستهایش را ایجاب میکند.
در ابتدای گزارش ضروری است یادآور شویم، علیرغم استقبال و حمایتهای دلگرمکننده شما مخاطبان عزیز از سلسله گزارشات چهارشنبههای داغ، متاسفانه در هفتههای گذشته، از سوی برخی از خوانندگان به ایجاد حس یاس پراکنی، خود ذلیلانگاری و ...، متهم شدهایم.
از نظر تهیهکنندگان سلسله گزارشات چهارشنبههای داغ، به حد کافی درخصوص قدرت اقتصادی، نظامی، سیاسی و امنیتی کشورمان، مصاحبهها، مقالات و سخنان قصار در مطبوعات و صدا و سیما منتشر میشود.
خوشبختانه ایران عزیزمان همواره در حال فتح قلههای موفقیت و حرکت در ریل پیشرفت است، در صنعت پتروشیمی حرف اول در منطقه را میزنیم، در فروش نفت به فرمولهای عجیب و راهکارهای خارقالعادهای رسیدهایم، با وجود دومین منابع گازی جهان خبری از زمستانهای سرد و تابستانهای داغ نیست، در ورزش الگو و سرآمد جهان هستیم، در علم و تولید گوی سبقت را از الجی، سامسونگ، تویوتا، فورد ربودهایم، در فرار مغزها، کشوری رقیبمان نیست و...
از نظر شما، خیلی ناامیدکننده و نگرانکننده است که عدهای کمتجربه و کمسواد در تیم تحریریه چهارشنبههای داغ، در راستای هشدار و بهبود وضعیت صنایع و شرکتها، به انتشار چند گزارش نقادانه بپردازد؟ به هر صورت در هر جامعه با درصد بالای مردم خوشبین، عدهای بدبین و با تفکرات نقادانه هم وجود دارد و امیدواریم عده محدود ناراضی هم ما را به دلیل عدم تهیه گزارشاتی در مدح و موفقیتهای متعدد کشور ببخشند.
صنعت دارو چه بود و چه شد؟
تاریخچه صنعت داروسازی در ایران نیز همچون سایر صنایع پایه ایران به سالهای پیش از انقلاب و سرمایه گذاری شرکتهای مطرح داروسازی جهان بر میگردد.
اگرچه برای برخی دردناک و قابل قبول نیست، اما باید بدانید که بنیان بسیاری از شرکتهای نام آشنای داروسازی کشورمان در زمان پیش از انقلاب و در حکومت پهلوی شکل گرفت. تاسیس شرکت تولید دارو در سال ۱۳۳۵ توسط کاظم خسروشاهی، تهران شیمی در سال ۱۳۳۵ توسط دکتر عبدالله رضاعی، شرکت اسکوئیب ایران تحت لایسنس اسکوئیب آمریکا (جابر ابن حیان کنونی) در سال ۱۳۳۹، بایر فارما (پارس دارو کنونی) در سال ۱۳۳۹، دارو پخش با همکاری شرکت داروسازی Allen و … جهت تامین داروی ۵ بیمارستان و ۲۵۵ درمانگاه در سطح کشور در سال ۱۳۳۵، داروسازی خوارزمی در سال ۱۳۴۲، لابراتورهای فایزر آمریکا (رازک کنونی) در خرداد ۱۳۵۱، کیبیسی (ایران دارو کنونی)، برلیمید ایران با مالکیت شرینگ آلمان (ابوریحان کنونی) در سال ۱۳۴۳ و لقمان کنونی، الحاوی کنونی، کوثر کنونی، عبیدی و ...، همه و همه حاصل سرمایه گذاریها و زحمات برخی دوستان در زمان قبل بود.
اینکه چرا ما پس از ۷۰ سال گذشت زمان از دهه ۱۳۳۰ و ۵۰ سال از زمان انقلاب شکوهمند انقلاب اسلامی، هنوز نتوانستهایم چند شرکت داروسازی معتبر همچون این شرکتها تاسیس کنیم تا این لکههای ننگ دوران طاغوت را هم برای همیشه از بین ببریم، سوالی است که پاسخ آن نیاز به تامل فراوان دارد.
به غیر از مصادره سهام تمامی این شرکتهای بینالمللی و کارآفرینان دغدغهمند و البته تغییر نام تمامی این شرکتهای بینالمللی سابق و فرسوده امروز، به نظر نمیرسد در صنعت داروسازی کشور تحول خاصی در طول سالهای گذشته صورت گرفته باشد.
درست در سالهای پس از انقلاب بود که یکی پس از دیگری، اموال این شرکتهای بینالمللی و کارآفرینان صنعت داروسازی را به بهانههای مختلف، به نفع جمهوری اسلامی مصادره کردیم تا صنعت داروسازی کشور وارد فازی جدیدی در حیات خود شود.
حیف است در خصوص تاریخچه صنعت داروسازی ایران صحبت کنیم، اما در ابتدای آن چند خطی در خصوص بزرگمردانی نظیر کاظم خسروشاهی ننویسیم. مینویسیم تا به یاد آوریم که ما ایرانیها اگر بخواهیم، میتوانیم. حتی اگر بعد آن ناچار به واگذاری اموالمان باشیم.
کاظم خسروشاهی را فراری دادیم تا فساد در صنعت داروی کشور بیداد کند
کاظم خسروشاهی فرزند حاج حسن خسروشاهی مجتهد و تحصیلکرده نجف، معتمد بازار و رئیس اتاق بازرگانی؛ متولد سال ۱۳۰۰ خورشیدی بود. وی پس از تحصیل متوسطه در تبریز، دیپلم در مدرسه تجارت تهران و تحصیل در رشته اقتصاد دانشگاه حقوق و علوم سیاسی تهران به آمریکا مهاجرت کرد.
او پس از طی مسیری طولانی و پس از ورود به آمریکا و گذراندن چند دوره مدیریتی، سرانجام موفق به اخذ نمایندگی شرکت دارویی "ماکسون رابینز" برای برادرش "نصرالله" (دکترای داروسازی) و نمایندگی محصولات OTC برای برادر دیگرش "جواد" شد.
در این مدت دوره مدیریت را در دانشگاه هاروارد (همان شاخه معروف دانشگاه امام صادق) طی کرد و در بازگشت به ایران موفق به اخذ درجه دکترای اقتصاد از دانشگاه تهران شد.
به تدریج و گام به گام حاج حسن خسروشاهی (پدر کاظم خسروشاهی) و پسرانش به شروع مرحله تازه در شغل و کار خود اقدام می کنند و آن، ورود از بخش تجارت به صنعت است. از سال ۱۳۳۵ در نیویورک و هامبورگ دفاتر خود را با نام گروه البرز افتتاح میکنند و شرکت "تولید دارو" را بنا می کنند.
کاظم خسروشاهی برای رونق کارزار جدید شغلی خانواده دست به ابتکار جدیدی زد. تا آن زمان پخش دارو در اختیار عمدهفروشیها بود و خانواده خسروشاهی داروهای خود را باید به عمده فروشیها میسپردند و بخشی از سهم فروش به آنان تعلق میگرفت، از این رو تصمیم گرفتند در خیابان ناصرخسرو تهران مغازهای خریداری کنند و خود اقدام به پخش دارو کنند. طبق مدل فروش شرکتهای آمریکایی در هر استان دفتر پخش، انبار و حمل ایجاد شد و دارو مستقیم به دست فروشندگان دارو در داروخانه ها، بیمارستان ها، فروشگاهها و مغازهها میرسید.
البرز و تحولی جدی در صنعت داروی کشور
تولید دارو و گروه البرز بر اساس تخصص، اطلاعات فنی بالا و سیستم مناسب با شرکتهای بزرگ جهان مانند آمریکن سایانمید (لدرلی)، مرک اند شارپ اند دوم، پوندز، جنرال فودز، سیبا گایگی و ...، همکاری نزدیکی داشت. در آخرین ماههای سال ۵۷ کاظم خسروشاهی سفری به فرانسه کرد تا مقدمات خرید یک کارخانه را در فرانسه برای شرکت سهامی البرز فراهم کند. علت این اقدام طبق گفته خسروشاهی این بود که داروهای تولیدی ایران اجازه صادرات پیدا کنند، زیرا داروهای ایرانی به علت نداشتن کنترل دارویی مانند FDA در آمریکا امکان صدور نداشت. همچنین به علت تفاوت هزینه دستمزد نیروی انسانی بین ایران و فرانسه و استفاده از گیاهان طبی ایران در تولید دارو این کار به نفع هر دو طرف بود که با وقوع انقلاب ایران همه این طرحها متوقف شد.
طی پروسهای ۲۲ ساله، کاظم خسروشاهی اقدام به تشکیل شرکت سرمایهگذاری البرز میکند که حاصل آن تاسیس شانزده شرکت صنعتی و تجاری زیرمجموعه سرمایهگذاری البرز است.
این شرکتها عبارتند از: ۱- شرکت سهامی تولید دارو ۲- شرکت سهامی سویران (سپیا گایکی) ۳- شرکت سهامی کیوان (تولید مواد خوراکی) ۴- شرکت سهامی تیدی ۵- شرکت سهامی پایور (برای صادرات محصولات به بازار منطقه تاسیس شد) ۶- شرکت سهامی پایه گذار ۷- شرکت سهامی تکنوصنایع ۸- شرکت سهامی کامپیوترالبرز ۹- شرکت سهامی آروکا ۱۰- شرکت سهامی تولیفارما (البرزدارو) ۱۱- شرکت سهامی پیازر ۱۲- شرکت سهامی کار آزاد ۱۳- شرکت سهامی سولفاتیک ۱۴- شرکت سهامی پخش البرز ۱۵- شرکت سهامی سایانمید (k B C) ۱۶- شرکت سهامی تولی پرس.
خوشبختانه بسیاری از این شرکتها را نظیر تولیپرس به نابودی کامل رساندیم و برای بقیه آنها نیز، تلاشهایی نافرجامی داشتهایم.
دست به مصادره ما عالی است
در روزهای پرتلاطم انقلاب کاظم خسروشاهی در پاریس به سر میبرد و تصور نمیکرد که روزی اموالش مصادره شود، به همین دلیل میخواست قراردادهای جدید برای توسعه فعالیتهای اقتصادی در فرانسه منعقد کند. زیرا با توجه به روحانی بودن پدرش که مخالف درآمد غیرمشروع بود، نگرانیای از تحویل دولت به دست مذهبیها نداشت و احساس خطری برای صاحبان سرمایه نمیکرد. به همین دلیل برای بازگشت به ایران مرتب برنامهریزی میکرد. اما تمامی تصورات کاظم خسروشاهی غلط از آب در آمد و با پیروزی انقلاب موج مصادرهها شروع و تمامی اموال ایشان هم مصادره شد.
یاد و خاطره این بزرگمرد صنعت کشور که همچنان بسیاری از بیماران از تولیدات کارخانجات ایشان، بهره مند میشوند را با چند جمله از ایشان به پایان می بریم: " آنچه ما را از کاروان پیشرفت غرب جدا میسازد، طرز تفکر و نحوه آیندهنگری ما بوده است، زیرا در مقابل طرز کار عملی و ریاضی دنیای غرب ما بیشتر به شعر و شاعری و بحث در هفت وادی عشق پرداختهایم! با یک تفکر علمی، به آسانی میتوان ثابت کرد دو دو تا چهار است، ولی یک شعر را میتوان به معانی مختلف تفسیر کرد و در نشئه آن به خواب فرو رفت! "
البته همانگونه که میدانید تفسیر انواع دارد: تفسیر شعر، تفسیر احادیث، تفسیر قانون و ....
بازاری سیاه و مافیا محور به نام صنعت دارو در ایران
شاید نیازی به صحبت در خصوص حجم بالای فساد صنعت داروی کشور نباشد. فسادی که در سایه کمبود سواد فنی، ضعف نظارتی، ناآگاهی و بیکفایتی مدیریتی و سوءاستفاده افراد معلومالحال، جان و سلامت مردم را نشانه رفته است. روزی از فساد دختر فلان وزیر رونمایی میشود، روزی از تخلفات همسر سلیبریتی معروف و روزی هم با ساخت سریالی مهیج و هندیگونه در صدا و سیما از چگونگی انهدام باندهای مافیایی و فساد در صنعت دارو پردهبرداری میکنیم.
گاهی استخدام افراد بخش خصوصی و ذینفع، در نهادهای تصمیمگیرنده و وزارتخانههای متولی بهداشت و دارو را عامل فساد معرفی میکنیم، گاهی نحوه توزیع یارانههای دولتی، نحوه تخصیص ارز دولتی و فسادهای پشت پرده آن و گاهی هم سیاستهای قیمتگذاری و قاچاق دارو.
هر چه است، نتیجهای که میتوان از تمامی اظهارنظرها و یادداشتها حاصل می شود، این است که بیکفایتی و بیلیاقتی صنعت دارو را نیز بی نصیب نگذاشته است. صنعتی که با ادامه وضع موجود، لحظات بسیار دشواری را برای بیماران کنونی و آینده کشور به ارمغان میآورد.
هر چه مبهم تر، بهتر
به داستانهای عدم پذیرش قوانین FATF، عدم شفافیت در خصوص نحوه و قیمت فروش نفت در زمان تحریم و...، آمار و اطلاعات مبهم صنعت داروسازی را هم اضافه نمائید. فقط در سایه ابهام است که شرکتها میتوانند به راحتی ارزهای دولتی ۴۲۰۰ تومانی را از دولت دریافت کنند و بخشی از آنها را به بهانه خرید مواد اولیه به کشور برنگردانند. هر جا پول و رانت دولتی باشد، قرار نیست شفافیت و اطلاعاتی در میان باشد، خواه چای دبش باشد و خواه صنعت حیاتی داروسازی کشور.
باور کنید آمار و اطلاعات در صنعت داروسازی کشور، چنان تناقضاتی چشمگیری دارد که پیدا کردن یک یا چند منبع همسو در این حوزه، نیاز به ساعتها جستجو و راستیآزمایی دارد. از آنچه که در ایران بسیاری از افراد بنا بر مقتضیات کاری و جایگاههای شغلی خود، مصاحبههای مختلف و آمار متفاوتی اعلام میکنند، خیلی نمیتوان به مصاحبه افراد استناد کرد. (لازم به توضیح است که در این حوزه به مصاحبه افراد متعددی برخورد کردیم که در زمان نداشتن سمتهای دولتی، با نگاهی انتقادی، صنعت داروسازی را در ورطه نابودی میدیدند، اما چند سال بعد و پس از انتصاب در مشاغل دولتی و وزارتخانهای، سخن از خودکفایی و ضرورت سیراب کردن کشورهای منطقه از داروهای با کیفیت تولیدی در ایران میزدند)
بنابراین بسیاری از منابع به کار برده شده در گزارش این هفته و هفتههای آتی، عمدتا از آمار قابل استناد و نزدیک به منطق است.
ابر چالشهای صنعت داروسازی در ایران
در گزارش بعد در خصوص ابر چالشهای اصلی صنعت دارو نظیر:
• وابستگی تاسفبار به واردات مواد اولیه
• عدم تولید محصولات با ارزش افزوده بالا
• تحریمهای بینالمللی و مشکلات ناشی از نحوه تخصیص ارز جهت واردات
• تصویب کیلویی بودجه دولتها، عدم بازپرداخت مطالبات، عدم وجود نقدینگی و سرمایه در گردش
• تجهیزات فرسوده و عدم سرمایهگذاریهای هدفمند در صنعت داروسازی
• سوء مدیریت و بیکفایتی در بخش مدیریت و برنامهریزی وزارت بهداشت
• دخالتهای دولتی و نگاه تملیکی دولت در صنعت داروسازی
• فرهنگ غلط مصرف دارو در ایران و ...
خواهیم پرداخت و خواهیم دید که هر یک از این چالشها چگونه تبدیل به بحرانی جدی برای سلامتی مردم کشور در شرایط کنونی و سالهای آتی خواهد بود.
گزارش هفته آتی را از دست ندهید.
برچسب ها : چهارشنبههای داغ داروسازی