به گزارش بورسنیوز ، لازم است در ابتدا خاطر نشان شویم که مخاطبان این گزارش، اکثریتی هستند که میدانند و یا میخواهند بدانند که با این نحوه حکمرانی، تا چند سال آینده صنایع کشور زمین گیر خواهند شد، دسترسی مردم به بسیاری از احتیاجات اولیه قطع خواهد شد و خلاصه ممکن است بسیار بدتر از بلای کره شمالی بر سرمان بیاید و البته شاید هم به عصر حجر برگردیم.
بی تردید اقلیت مخالفی هم وجود دارند که همچنان تولید موشک را به پوشک ترجیح میدهند، خواستار قطع روابط با ساکنان و سیاست مداران بلاد کفر هستند و ادعا میکنند، نه تنها پوزه کفار و شیاطین (عمدتا کشورهای توسعه یافته و پیشرفته اعم از آمریکا، اتحادیه اروپا و ...) را بر خاک میمالند، بلکه تا چند سال آینده به نقطه ثقل دنیا مبدل خواهند شد.
نمیدانیم چرا هنوز عدهای پیشرفت کشور را در مقاومت و عدم مناسبات تجاری و اقتصادی با کشورهای توسعه یافته میدانند؟ چرا هنوز عدهای معتقدند با مدیریت داخلی میتوان قلههای ترقی را یکی پس از دیگری فتح کنیم و قطار پیشرفتمان همچنان در ریل جهانی شدن حرکت کند.
مشخص نیست چگونه عدهای میخواهند با مدیریت بهره وری تمام مشکلات صنایع را حل کنند، غافل از آنکه بهره وری نیاز به علم و تکنولوژیهای مدرن دارد که متاسفانه اکثر آنها از بلاد کفر صادر میشوند. چرا بعضی از دوستان نمیخواهند بفهمند که بهره وری، تکنولوژی مدرن میخواهد و تکنولوژی مدرن، دلار و داشتن روابط با کشورهای غربی.
همه چیز رو به اتمام است؟
در ماههای اخیر به دفعات در خصوص نیاز به سرمایه گذاری در صنایع مختلف و حیاتی کشور صحبت شده است. عدهای میگویند بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری جدید برای نوسازی و بازسازی تجهیزات قدیمی صنعت نفت لازم است تا بتوانیم سطح تولید کنونی را در سالهای آتی حفظ کنیم.
دوستانی معتقدند صنعت گاز کشور به بیش از ۸۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری فوری نیاز دارد تا صرف تثبیت وضعیت کنونی و توسعه میدانهای گازی جدید گردد.
مدیران وزارت صنعت معتقدند صنعت آب در ایران نیاز به ۳۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری جدید دارد تا بتواند کمی از بحرانها و تنشهای آبی آینده کشور بکاهد و بر اساس گزارشهای کارشناسی ارائه شده، برای نوسازی و جلوگیری از اتلاف برق در شبکه سراسری به سرمایه گذاری ۲۵ میلیارد دلاری نیاز است.
تنها با یک حساب سرانگشتی برای حفظ شرایط کنونی کشور در صنعت نفت، گاز، برق و آب، نیاز به ۷۰۰ میلیارد دلار سرمایه نا قابل داریم.
لازم به ذکر است که ۷۰۰ میلیارد دلار تنها مربوط به این صنایع نمیباشد بلکه این میزان کسری و عدم حل مشکلات یوتیلیتی، فعالیت همه صنایع از تولیدکنندگان انواع محصولات فلزی، لاستیکی، پتروشیمی، سیمانی، کشاورزی و ...، را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
۷۰۰ میلیارد دلار نیاز به سرمایه فوری در مقابل ۷ سال تلاش والتماس، برای گرفتن ۷ میلیارد دلار از کره جنوبی
باورش دشوار است، در حالی که در ۷ سال گذشته به انواع و اقسام مدلها، از درخواستهای رسمی و مودبانه تا فحاشی و اخراج ال جی و سامسونگ، به کره جنوبی التماس میکردیم تا تنها ۷ میلیارد دلار ناقابلمان را پس دهد، عدم سرمایه گذاری جدید،۷۰۰ میلیارد دلار نیاز جدید سرمایه گذاری برای صنایع پایهای و حیاتی را برای کشورمان به ارمغان آورد.
ای کاش جنابان جلیلی، قالیباف و عالی جنابان پوششی آقایان زاکانی و قاضی زاده که ادعای مدیریت داخلی کشور و عدم توجه به مذاکرات بین المللی را داشتند، برایمان توضیح میدادند که این ۷۰۰ میلیارد دلار ناقابل را از کجا تامین میکردند؟ از شکستن قلک بچه مدرسه ایها و یا استخراج پولهای قدیمی از بالشت مادربزرگها و پدر بزرگ ها؟ البته نیز منتظر آغاز نمایش و عملکرد رئیس جمهور منتخب جناب پزشکیان هستیم.
باور کنید چند سال دیگر دلمان برای داشتن همین روزهای دشوار هم تنگ میشود
امیدوارم به پراکنده کردن حس یاس و ناامیدی در جامعه متهم نشویم، اما شاید هر آنچه این روزها به معضلی جدی برای ما تبدیل شده است، تا سالهای آینده به عنوان آرزوهای دست نیافتنی برای ما مطرح باشد.
تا سالهای پیش بحث و دغدغه مسئولین اقتصادی کشور، تک رقمی کردن نرخ تورم بود، اما اکنون برای عدم افزایش بیش از ۴۰ درصدی نرخ تورم، دعا میکنیم.
سالهای نه چندان دور از دلار ۵.۰۰۰ تومانی به عنوان ابزاری برای تمسخر و بهانهای برای نیش و کنایههای تند استفاده میکردیم، اما امروز به خود میبالیم که بیش از ۱ سال است که با ارزپاشی و سرکوب تمام بازارها، قیمت دلار را در محدوده ۶۰.۰۰۰ تومان کنترل کرده ایم.
کسی میداند، اگر این سرمایه گذاری ۷۰۰ میلیارد دلاری در صنعت آب، برق، نفت و گاز در چند سال آینده انجام نشود چه چیزی در انتظارمان خواهد بود؟ شرکتهای تولیدی بزرگمان با کدام برق، گاز و آب به تولید ادامه میدهند؟ چه بلایی بر سر صنعت کشاورزی و مواد غذایی اصلی مردم میآید؟
کاش شهید رئیسی زنده بود و اطلاعیههای کدال را میخواند
هنوز چند ماه از شهادت جناب رئیسی نمیگذرد که دلمان برای سخنانشان در خصوص فتح قلههای موفقیت آن هم یکی پس از دیگری تنگ شده است. انگار همین دیروز بود که کشورهای مختلف برای امضای تفاهم نامه، سرمایه گذاریهای کلان و قراردادهای سنگین با ایران صف میبستند.
ای کاش شهید رئیسی زنده بود و اطلاعیههای کدال را در روزهای داغ تابستان میخواند. میدید که چگونه علی رغم آنکه برخی شرکتهای کوچک ورشکسته به مدار تولید برگشتند، شرکتهای تولیدی بزرگ کشور یکی پس از دیگری به دلیل نبود برق به تعطیلی کشیده میشوند؟
راه حلی ساده پیش رو داریم
میتوانیم همچنان جذب سرمایه گذار را به جناب عبدالملکی بسپاریم و تحریمهای بین المللی را کاغذ پاره خطاب کنیم، میتوانیم همچنان بر رویههای بین المللی خود ادامه دهیم و از تمام گروهکهای شبه نظامی منطقه حمایت کنیم، میتوانیم در انتظار ترامپ بمانیم تا بار دیگر ثابت کنیم که تحریمهای آن قمارباز ما را مقاومتر از قبل کرده، میتوانیم به توصیههای جناب جلیلی و هم کیشانشان گوش دهیم و مانع از پذیرفتن FATF شویم، میتوانیم همچنان به تفاهم نامههای ۲۵ ساله غیر اجرایی با چین و روسیه دلخوش کنیم، میتوانیم کره شمالی را الگوی فنی خود قرار دهیم و به دنیا نشان دهیم که ما به کسی نیازی نداریم، میتوانیم به فروش ۱.۵ میلیون بشکهای نفت قانع باشیم و آن را بزرگترین دستاورد فکری و عملی دولت سایه و آفتاب قلمداد کنیم، میتوانیم همچنان از دانش آموختگان دانشگاه امام صادق در پستهای کلیدی استفاده کنیم و فارغ التحصیلان دانشگاههای دیگر را مجبور به فرار از کشور کنیم، میتوانیم ...
اما تا چند سال دیگر،
تولید برق به نیمی از تولید کنونی و برق بسیاری از صنایع به طور کامل در تابستان قطع شود، تا چند سال دیگر آبی نباشد که برق، محصولات دامی و کشاورزی تولید شود، تا چند سال دیگر گازی در زمستان باقی نماند تا شرکتهای پتروشیمی محصولات خام و نیمه خام خودشان را بفروشند و اندک دلاری برای واردات دارو تامین کنند، فولادی تولید نشود تا خودروسازان داخلی گاریهایشان را با چند برابر قیمت به ملت همیشه در صحنه بفروشند، نفتی استخراج نشود تا کفاف تولید بنزین میلیونها میلیون خودروی موجود در کشور را بدهد، نفت را با ۳۰ تا ۴۰ درصد تخفیف در مقابل گندم و غذای دام هبه کنیم، نیمی از کشور را در اختیار برادران دینی و افاغنه خود بگذاریم، تولیدی نباشد، استخدامی نباشد، حقوقی نباشد و کشور را مملو از بیکاران سرکار ببنیم.