به گزارش بورس نیوز ، ممکن است ایشان مدیری آرام، کم حاشیه، همراه و کم توقع باشند، ولی هرگز مدیری تاثیر گذار و دارای کاریزمای دفاع از حقوق سهامداران نمیباشند. البته سابقه نشان میدهد، افرادی با این خصایص اخلاقی به مراتب پیشرفت بیشتری در مقایسه با افراد با دانش، مستقل، دارای مدارک تحصیلی از دانشگاههای معتبر داخلی و خارجی، دارای کاریزمای مدیریتی و قاطع در برخورد با تخلفات، دارند.
راستی از کجا میدانید که اگر ریاست جناب عشقی تمدید نمیشد، فردی با دانش تر، متخصصتر و مدیرتر جایگزین ایشان میشد؟ از کجا معلوم که یکی دیگر از فارغ التحصیلان دانشگاه بین المللی و جهانی امام صادق و هم قطاران جناب خاندوزی سکاندار سازمان بورس نمیشد؟ مگر دراین کشور کسی آمده که از قبلی بهتر باشد؟
احتمالا شما نیز در ماهها و روزهای گذشته صحبتها و نظرسنجیهای متعددی در خصوص برکناری و یا تغییر در ریاست سازمان بورس دیده و شنیده اید.
در ماههای گذشته، زمزمههای زیاد و رایزنیهای مختلفی در خصوص عوامل موثر در شرایط نامطلوب بازار سرمایه بین سرمایه گذاران و سهامداران بورسی شنیده میشود. از بی کفایتیهای دولت و تصمیم گیریهای غیر کارشناسی و یک شبه دولت گرفته تا الگوریتمهای معاملاتی، بازارگردانان و ...، هر یک در مقاطع مختلف زمانی از عوامل موثر در وضعیت نامساعد بازار سرمایه معرفی میشدند.
اما عامل مشترک در همه مقاطع زمانی و در اکثر شرایط بازار، عملکرد ریاست سازمان بورس، جناب عشقی بود. به راستی چرا بسیاری از سهامداران و فعالین بازار سرمایه نقش جناب عشقی در شرایط اسفناک بازار سرمایه را تا به این حد جدی میدانند؟ آیا به این راحتی میتوان تمامی کاستی ها، تصمیم گیریهای مخرب دولت جناب رئیسی، اخبار ضد و نقیض جنگ و تاثیرات مخرب و بی اعتمادی سرمایه گذاران را به ایشان نسبت داد؟
سوژه این هفته را به بررسی اجمالی عملکرد جناب عشقی و تاثیر ایشان در روند کلی بازار سرمایه اختصاص میدهیم. علی رغم برخی مشکلات رسانه بورسنیوز با برخی از مدیران سازمان بورس و کم لطفیهای این دوستان در حق این رسانه، گزارش حاضر نگاهی بی طرفانه و منصفانه به شرایط میباشد و این موضوع ممکن است به مذاق برخی از خوانندگان خوش نیاید. با این حال برای این رسانه و نگارندگان نیز حق اشتباه را قائل باشید.
بیایید نگاهی به وظایف اصلی ریاست سازمان بورس بیاندازیم تا بتوانیم بهتر عملکرد ایشان را مورد بررسی قرار دهیم:
رئیس سازمان بالاترین مقام اجرایی سازمان است و کلیه اختیارات لازم برای اداره امور سازمان جز آنچه به موجب قانون یا اساسنامه به مرجع دیگری محول شده است را دارا میباشد و نماینده سازمان نزد کلیه مراجع است و به طور کلی علاوه بر اختیار استخدام و انفصال موقت یا دائم کارکنان و تعیین شغل و سمت و حقوق و مزایا و ترفیع آنها و انجام تمام امور داخلی و اداری سازمان در محدوده این اساسنامه و مقررات مربوط، دارای وظایف و اختیارات زیر نیز خواهد بود:
الف - اجرای مصوبات شورا و هیات مدیره
ب - انجام هر نوع معامله قطعی، شرطی، رهنی، اجاری و انعقاد کلیه قراردادها به نام سازمان و تغییر، تبدیل، فسخ، اقاله و ابطال آنها نسبت به اموال منقول، غیرمنقول و حقوق و اسناد و اوراق بهادار سازمان به هر شکل و یا هر شخص حقیقی و حقوقی و تحت هرگونه شرایط نزد کلیه مراجع ذیربط قضایی و غیرقضایی و در کلیه مراحل، سرمایه گذاری، تاسیس و یا مشارکت در تاسیس انواع شرکت و موسسات دیگر برای انجام وظایف و تحقق اهداف سازمان.
پ - اقامه و تعقیب و دفاع از هرگونه دعوی اعم از حقوقی (مدنی) و کیفری و ثبتی و ... و انصراف از آن با داشتن تمام اختیارات راجع به امر دادرسی در کلیه مراجع قضایی و غیرقضایی و تمامی مراحل، با حق مصالحه و سازش، ادعای جعل نسبت به سند طرف و استرداد سند و تعیین جاعل، ارجاع دعوی به داوری و تعیین داور، بدون اختیار صلح و به طور کلی استفاده از کلیه حقوق و اجرای کلیه تکالیف ناشی از قوانین آیین دادرسی مدنی و کیفری و داوری، تعیین وکیل با حق توکیل به غیر ولو کرارا در امور دادرسی، اداری و اجرایی، تعیین میزان حق الوکاله وکیل و تعیین مصدق و کارشناس، اعتراض به نظر کارشناس، همچنین اقامه دعوی، مطالبه خسارت، استرداد دعوی، جلب ثالث و دفاع از دعوی ثالث، اقدام به طرح دعوی متقابل و دفاع از آن، تقاضای تامین خواسته یا توقیف اشخاص و اموال از مراجع قضایی، اعطای مهلت برای پرداخت مطالبات سازمان، درخواست صدور برگ اجرایی و تعقیب عملیات اجرایی و اخذ محکوم به، تملک اموال منقول و غیرمنقول و حقوق مالی در قبال مطالبات سازمان اعم از مراجع قضایی و اداری و دوایر ثبتی و استرداد آنها به مالکان در قبال اخذ مطالبات.
ت - افتتاح حساب به نام سازمان نزد بانکها و موسسات مالی.
ث - تهیه و تنظیم بودجه، ترازنامه، حساب درآمد و هزینه، برنامهها به همراه گزارش فعالیت بازار اوراق بهادار و عملکرد سازمان و تسلیم آن به هیات مدیره.
ج - اتخاذ تصمیم نسبت به کلیه امور جاری سازمان که در این اساسنامه صراحتا جزو وظایف و مسئولیتهای سایر ارکان سازمان قرار نگرفته است.
چ - انجام سایر وظایف و ماموریتهایی که از طرف شورا یا هیات مدیره به وی محول میشود.
تبصره - رئیس سازمان میتواند قسمتی از اختیارت و حق امضای خود را در چارچوب مقررات به کارکنان سازمان تفویض نماید.
همانگونه که در موارد فوق مشاهده میگردد، در هیچ یکی از وظایف ریاست سازمان بورس تضمین میزان بازدهی بیش از تورم برای سهامداران ذکر نشده است. همچنین در هیچ یک از وظایف ایشان نیز تضمین روند صعودی و رشد روز افزون شاخص کل نیز دیده نمیشود؛ بنابراین اینکه مدیریت سازمان بورس را مسئول ضرر و زیان و روند نزولی بازار بدانیم، چندان منصفانه نیست.
اما شاید بتوان این موضوع را از زوایای دیگر مورد بررسی قرار دهیم.
۱- صیانت از حقوق سهامداران:
بر اساس یکی از مصاحبههای جناب آقای عشقی، اصلیترین وظیفه سازمان بورس که اتفاقا ریاست آنهم بر عهده ایشان است، حمایت از حقوق سهامداران میباشد.
اما منظور جناب آقای عشقی از " حمایت از حقوق سهامداران" چیست؟
آیا منظور ایشان جلوگیری از اتفاقاتی نظیر دسترسی عدهای به رانت خبری نرخ خوراک پتروشیمی در اردیبهشت ماه امسال است؟ اگر منظور از صیانت و حمایت از حقوق سهامداران این مدل حمایت و جلوگیری از بروز چنین فاجعهای است که باید گفت سازمان تحت مدیریت ایشان از اجرای اصلیترین وظیفه اش عاجز است.
حال فرض کنیم که اتفاق مشابهی نظیر دسترسی عده کثیری از سرمایه داران بازار سرمایه به رانت خبری و دولتی، تا به حال پیش نیامده بود.
عملکرد سازمان بورس در راستای احقاق حقوق سهامداران و معرفی متخلفان اعم از استفاده کنندگان از رانتهای خبری محرمانه، افشا کنندگان این اخبار، نقش ناظران سازمان بورس در فاجعه به وجود آمده در اردیبهشت ماه ۱۴۰۲، چگونه بود؟
آیا شما لیستی منتشر شده از متخلفان و جرایم سنگین آنها توسط سازمان بورس دیده اید؟ از مدیرانی که ادعا میکردند ظرف مدت یک هفته کلیه متخلفان شناسایی شده و اسامی آنها اعلام میشوند، چه خبر؟ دیگر در سازمان بورس مسئولیتی ندارند؟
چه قوانین و مقرراتی برای پیشگیری و اتفاقات مشابه توسط سازمان بورس وضع گردید که خیالمان از صیانت از حقوق سهامداران توسط سازمان بورس راحت باشد؟
به نظر شما اگر اصلیترین وظیفه یک سازمان انجام نشود، ریاست آن سازمان مقصر است یا خیر؟
احتمالا شکل دیگری از صیانت از حقوق سهامداران میتواند به اعمال نفوذ ریاست این سازمان در تصمیمات اقتصادی دولت باشد تا دولت به همین سادگی نتواند با مصوبههای یک شبه و غیر کارشناسی خود، لطمات جبران ناپذیری را به شرکتها و سهامداران آنها وارد کند.
متاسفانه با توجه به کیفیت دانش و سابقه ریاست سازمان بورس به نظر نمیرسد ایشان قادر به مداخله در سادهترین تصمیمات اقتصادی تاثیر گذار دولت بر بازار سرمایه باشد، چه برسد به موضوعات با اهمیتی نظیر نرخ خوراک پتروشیمی ها، قیمت فرآوردههای پالایشگاه ها، جریمه بانکها و ....
حتی از نگاه عده زیادی، سازمان بورس در مقابل بسیاری از سفته بازان و اشخاصی که به طورگروهی سهام شرکتهای کوچک را به اصطلاح پروژه کرده و باعث از بین رفتن اعتماد و سرمایههای زیادی از مردم شده اند نیز، نقشی ضعیف بازی کرده است. به عبارتی سازمان بورس در احقاق حقوق سهامداران و ممانعت از شکل گیری چنین جریاناتی نیز عملکرد غیر قابل دفاعی داشته اند.
ممکن است ایشان مدیری آرام، کم حاشیه، همراه و کم توقع باشند، ولی هرگز مدیری تاثیر گذار و دارای کاریزمای دفاع از حقوق سهامداران نمیباشند. البته که سابقه نشان میدهد در جمهوری اسلامی، افرادی با این قابلیتها به مراتب پیشرفت بیشتری در مقایسه با افراد با دانش، مستقل در تصمیم گیری و سبک مدیریتی، دارای مدارک تحصیلی از دانشگاههای معتبر داخلی و خارجی، دارای کاریزمای مدیریتی و قاطع در برخورد با تخلفات، دارند.
به شخصیت جناب خاندوزی و بسیاری از اعضای کابینه دولت نگاه کنید تا بیشتر متوجه منظورمان شوید. در همین دو ماه گذشته و بی ارزش شدن خجالت آور پول ملی، بیشتر از آنکه شاهد توضیحاتی از سوی جناب خاندوزی و اعضای تیم اقتصادی دولت شنیده باشیم، اظهاراتی از افراد بی ربط دولت در خصوص افزایش نرخ ارز و اوضاع نابسامان پول ملی شنیده ایم.
به تعبیری هر چه کمتر بفهمی، دغدغههای کمتری خواهی داشت.
۲- تقویت زیر ساختها و توسعه ابزارهای مالی:
به نظر نگارنده، ۳۰ ماه وقت برای بررسی عملکرد یک مدیر در یک سازمان و یا نهاد، زمان قابل توجهی میباشد. آیا شما در ۳۰ ماه گذشته شاهد تقویت زیر ساختها در حوزههای فناوریهای مرتبط با بازار سرمایه و سیستمهای معاملاتی، آموزش و ...، بوده اید؟ یا اگر ما ندیده ایم و دوستان خدمات گرانبهایی را ارائه داده اند، چرا در کنفرانسهای خبری منظمی گزارشهایی از عملکرد فوق العاده خود به نمایش نمیگذارند؟
راستی تلاشهای شبانه روزی تیم مدیریتی سازمان بورس بابت راه اندازی فروش استقراضی یا short sell اصلیترین ابزار و نیاز بازار سرمایه، به کجا رسیده است؟ آیا منظور از توسعه ابزار، افزایش قارچ گونه و اهرمی انواع و اقسام صندوقهای سرمایه گذاری میباشد و یا ابزارهای مقدماتی در بازارهای مالی بین المللی؟
۳- تقویت بدنه کارشناسی و کارمندان سازمان بورس:
بدون شک، جذب مدیران و کارشناسانی بادانش و بهبود وضعیت منابع انسانی هر سازمانی، یکی از اصلیترین اهداف و وظایف ریاست آن سازمان میباشد.
کارمندان و شاغلین نهادهای مالی بهتر میتوانند در خصوص سطح علمی و توانایی ذهنی کارمندان و شاغلین سازمان تحت مدیریت جناب عشقی نظر دهند. بعید است شخصی فعال در نهادهای مالی کشور وجود داشته باشد که روزها و ماهها و شاید سال ها، کارش دست کارشناسان سازمان بورس نخوابیده باشد.
استخدام تهیه کنندگان برنامههای مستند در کادر مدیریتی سازمان بورس هم تلاشی در راستای شایسته سالاری دیکته شده ایشان میباشد؟
سخن آخر:
همانگونه که در ابتدای گزارش اشاره شد، مقصر دانستن جناب عشقی در روند نزولی و رکود بازار سرمایه، قضاوتی هیجانی و غیر منصفانه میباشد. حتی نمیتوان بخش بزرگی از ترس، ابهامات، نوسانات موجود در بازار را نیز به ایشان نسبت داد.
با این وجود نمیتوان از ضعفهای سازمان بورس و ایشان در مواجهه با تخلفات گسترده و بی اعتمادیهای به وجود آمده در بین سرمایه گذاران چشم پوشی کرد.
راستی مخالفان جناب عشقی از کجا میدانید که اگر ریاست ایشان تمدید نمیشد، فردی با دانش تر، متخصصتر و مدیرتر جایگزین ایشان میشد؟
از کجا معلوم که یکی دیگر از فارغ التحصیلان دانشگاه بین المللی و جهانی امام صادق و هم قطاران جناب خاندوزی سکاندار سازمان بورس نمیشد؟
تا حالا به یاد دارید در ایران از مدیر و یا مسئول جایگزین شده، بیشتر از مدیر قبلی رضایت داشته باشید؟ به روسای جمهور سابق نگاهی بیاندازید تا چشم انداز بهتری در خصوص سیر نزولی یا صعودی انتخاب و جایگزینی مدیران در کشور داشته باشید.
برچسب ها : سوژه هفته