ناصر کشاورزی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با همفکران در خصوص روند فعلی بازار گفت: در شرایط فعلی شفاف شدن وضعیت بودجه، مذاکرات برجام و سیاستگذاریها و تصمیمات کلان دولت در حوزه اقتصادی که بودجه نیز یکی از این اتفاقات است، جز ابهامات بازار است. باید دید مصوبات به چه صورتی اجرایی خواهند شد؛ کیفیت اجرای مصوبات بسیار حائز اهمیت است و میتوان گفت این موارد ابهاماتی است که پیش روی شرکتها وجود دارد و درنهایت باید توجه داشت که تمام این آیتمها منجر به ورود پول به کدامیک از بازارها میشود؟
وی همچنین افزود: نتیجه مذاکرات برای بازار بسیار حائز اهمیت است و باید دید در چه بازه زمانی تاثیر خود را خواهد گذاشت، بنابراین ابهام در بازار همچنان وجود دارد. همچنین بازار ازلحاظ کف قیمتی در نقاط جذابی قرار دارد اما جذابیت این نقاط با رفع ابهامات و شفافیت در چشمانداز بازار پدیدار میشود. باوجود کاهش قیمتها، ارزش بسیاری از پرتفوها کاهش یافته است و مسلما با توجه به چشمانداز ضعیفی که در بازار وجود دارد نهتنها استفاده از منابع نمیکنند، بلکه اقدام به تسویه اعتبارات نیز میکنند.
کشاورزی در خصوص بازار معتقد است: حجم معاملات بازار در حال حاضر بهخودیخود کم است، حال تصور کنید در این میان عرضهای نیز از جانب افراد بابت تسویه مطالبات صورت بگیرد که هزینههای بیشتر دیگری به سهامدار تحمیل نشود اما در اصل این اتفاق مجددا کاهش بازار ازلحاظ کف قیمتها و حجم معاملات را رقم می زند. باید توجه داشت که خروج پول در گام اول تسویه اعتبارات و در گام دوم خروج پول از بازار به سمت بانک یا مقاصد دیگر است که درهرصورت نقدینگی از سهام خارج میشود.
وی همچنین بابیان اینکه بازار ازلحاظ حجم معاملات بسیار کوچکشده است گفت: امروزه بازار با ورود پول اندک نیز استارت مثبت بودن میزند اما مثبت ماندن آن نیازمند شفافسازی در خصوص اتفاقات برجام، مذاکرات و همچنین بودجه است. دولت علیرغم تمام تبلیغاتی که در زمان انتخابات بر روی بازار سرمایه انجام داد و شعارهایی که در خصوص بازار مطرح شد نشان داد که برنامه دقیق و مشخصی برای حمایت از بازار سرمایه نداشته و مباحث مطرحشده در دوره انتخابات صرفا شعارهای تبلیغاتی بیش نبود. در آن زمان برخی وعدههای بهبود بورس در یک هفته و یک ماه را دادند اما بعد از روی کارآمدن همین افراد سکوت پیشه کردهاند. افرادی که فکر میکردند طبیب بازار هستند امروزه در هیئت دولت هستند اما حتی شعارهایشان به عیادت از بازار سرمایه هم نرسیده است ...
وی در ادامه در خصوص صنایع پیشتاز در شرایط فعلی بیان کرد: برخی حوزههای کلان هستند که با سرمایههای اندک نمی توان وارد آنها شد اما برخی حوزههای کوچک دراینبین وجود دارد که با هموار شدن تجارت بینالملل که ناشی از رفع تحریمها خواهد بود میتوانند تاحدی رشد کنند.
امروزه تمام کانالهای بینبانکی برای ترید پولهای کسبوکارهای کوچک بسته است و آپشن هایی که از سیستم بانکی همچون فاینانس میتوانستند بگیرند محروم هستند، اگر تحریمها برداشته شود، دستیابی به منابع بینالمللی که از هزینههای مادی کمتری برخوردار است برای صنایع کوچک و بزرگ شکل میگیرد،با بروز این اتفاق، نرخ ارز ثبات پیدا میکند که در این صورت ریسک تاثیر ارز نیز کاهش مییابد.
وی همچنین معتقد است:بخش معادن همواره در سود و زیان خارجی کمکحال درآمد ملی بوده و درواقع ۴۰ درصد از درآمد ملی کشور را صادرات مواد غیرنفتی تشکیل داده است که ازاینبین نیز بیشتر مواد معدنی بودند، بنابراین اگر معادن ما به دانش فنی از ابعاد( فناوری،اکتشاف و فرآوری) تجهیز شوند،میتوان شاهد تحول بزرگی در بخش معادن بود. در حال حاضر هیچ برنامهای برای مواد معدنی کمعیار که بهوفور در معادن کشور دپو شده است نداریم در حالیکه اگر دانش فنی بروز دنیا را در پیش بگیریم همین خاکهای کمعیار نیز ثروت بالایی برای کشور محسوب میشوند.
این کارشناس بازار در خصوص صنایع نفتی نیز افزود: در بخش صنایع نفتی نیز به لحاظ تحریمها و محرومیت از دانش فنی دنیا ابتداییترین محصولات را تولید میکنیم، در حال حاضر همچنان مواد تکمیلی زنجیره تولید را از خارج از کشور و با هزینههای بسیار آنهم تنها به دلیل نبود دانش تامین میکنیم. امروز، صرفا بادانش ابتدایی و گرید های مختلف مواد نفتی را تولید میکنیم در حالیکه میتوانیم ازلحاظ دانش فنی، منابع مالی، تجهیزات و از بعد مدیریتی نیز از دیگر کشورها الگوبرداری کنیم.
وی درنهایت نیز گفت: صنایعی که بتوانند کسبوکار را روانکرده و هزینههای کسبوکار را کاهش دهند میتواند صنایع خوبی باشند. برخی صنایع از طریق کاهش هزینههای دارایی ثابت غیر مولد برای کسبوکار ساده همچون استارتاپ میتوانند چشمانداز خوبی داشته باشند، این صنعت مبتنی بر دانش و دادههای بازار است نه مبتنی بر رشد داراییها. امروزه بسیاری از شرکتها بهجای رشد تولید رشد دارایی دارند. در شرکتهای دانشبنیان آورده داراییهای مشروع کمتر به چشم میخورد و بیشتر دارایی های نامشهود و دارایی دانش فنی وجود دارد که این خاصیت کشورهای درحالتوسعه است. در کشورهای توسعهیافته نیز این دانش فنی است که ثروت آفرینی میکند.