یادداشت‌های سعید درخشانی
1400/08/10
19:37
اخیرا مباحث زیادی پیرامون #اوراق و فروش اون در بازار مطرح میشه و البته ریزش بازار رو هم به این مسائل ربط میدند که عمدتا اشتباه هست و ناشی از عدم در...

اخیرا مباحث زیادی پیرامون #اوراق و فروش اون در بازار مطرح میشه و البته ریزش بازار رو هم به این مسائل ربط میدند که عمدتا اشتباه هست و ناشی از عدم درک درست از ساختار بازار اوراق و تاثیر اون در ارزش گذاری هست ، اینجا سعی میکنم توضیح مختصری بدم بلکه به شفاف شدن موضوع کمک بکنه ؛



بازار سرمایه از دو بازار #سهام و #اوراق بدهی تشکیل شده ، همه افرادی که مالی خوندند میدونند که سرمایه از دو محل اکوئیتی و بدهی هست ، بنابراین بازار سرمایه هم متشکل از سهام و هم اوراق بدهی هست ، هر دو بازار خود یک بازار اولیه دارند که محلی برای پذیره نویسی یا #IPO هست و یک بازاری برای معاملات ثانویه ، مثلا شرکت تامین سرمایه دماوند پارسال به قیمت ۱۰۰ تومن پذیره نویسی شد ( بازار اولیه ) و سپس بعد از ثبت سرمایه و شروع فعالیت معاملات ثانویه اون آغاز شد که ابتداعا بازدهی خوبی هم به افرادی که در پذیره نویسی شرکت کرده بودند داد .



پس در بازار سهام یک فرآیند عرضه اولیه و کشف قیمت داریم و سپس انجام معاملات که به این انجام معاملات در روزهای بعد از عرضه معاملات ثانویه گفته میشه .



عین همین موضوع در مورد بازار اوراق هم وجود داره ، یعنی هم عرضه اولیه داریم و هم معاملات ثانویه ، مثلا یکبار ممکنه دولت ۲۰ همت اوراق عرضه بکنه با اسم مشخص و سررسید معلوم ، مشخصه که این اوراق تقاضای پول نقد هست و میتونه در شرایطی باعث افزایش نرخ بهره بشه ، حالا فرض کنید این اوراق عرضه شد و مثلا بانکهای مختلف این رو خریدند ، از روز بعد هر معامله ای روی این اوراق انجام بشه اسمش عرضه اوراق توسط دولت و یا فروش اوراق توسط دولت نیست بلکه صرفا جابجایی اوراق بین دارندگان و خریداران جدید هست .مثل جابجایی سهام بین افراد در طی روزهای معاملاتی .



در مورد اوراقی که این روزها در بورس معامله میشه خوبه بدانیم که ؛



۱- اینها عرضه اولیه اوراق یا فروش اون توسط #دولت نیستند



۲- عمده این معاملات اوراق مربوط به عملیات بازار باز یا #OMO هستند که بانک مرکزی اوراق رو از بانکهای دارای کسری منابع میخره و بهشون پول تزریق میکنه و پس از سررسید ( عمدتا ۷ روزه ) دوباره اوراق رو بهشون میده و ازشون پول رو پس میگیره .



۳- معاملات ثانویه اوراق در ایران عمدتا در انحصار بانکها و صندوق های با درآمد ثابت هست و البته بانک مرکزی فقط با بانکها تحت عملیات OMO معامله میکنه .



۴- افزایش حجم معاملات اوراق نه به معنی فروش اون توسط دولت بلکه برعکس به معنی افزایش وام دهی بانک مرکزی در شبکه بین بانکی به بانکهاست ، در حقیقت این افزایش فعالیت برعکس تصور بازار عمدتا به نفع بازار سهام هست چون این معاملات نشان دهنده افزایش تزریق بانک مرکزی برای جلوگیری از رشد نرخ بهره بین بانکی و متعاقب اون نرخ بهره اوراق و سود بانکی هست .



۵- عملیات بازار باز سابقه زیادی در ایران نداره ، یک کار جدید و بسیار موثر در جهت کنترل نرخ بهره در جهت سیاست های بانک مرکزی هست ، با این ابزار میشه نرخ بهره و نقدینگی رو کنترل کرد ، البته شرایط ایران خاصه و الان انتظار نمیره که در کنترل نقدینگی بتونند خیلی موفق باشند ولی همینکه نرخ بهره در کریدور کنترل بشه برای فعالین اقتصاد مهم خواهد بود .



۶- در اقتصادی که ۵۰ درصد تورم داره نرخ بهره ۱۸ درصد با ۲۰ درصد نمیتونه باعث رشد ۵-۶ برابری قیمت ها در بازار سهام و سپس افت ۸۰ درصدی اونها بشه ، علت ریزش بازار در روزهای اخیر به نظر بنده ارتباطی به نرخ بهره نداره ، بیشتر دلایل روانی و مالی رفتاری داره تا بنیادی .



۷- حجم معاملات اوراق رو برابر فروش اوراق توسط دولت در نظر نگیرید ، کل کسری بودجه دولت ۴۰۰ همت گفته میشه ، حجم معاملات اوراق در یکماه اخیر همین مقدار بوده ، حجم امروز نزدیک ۶۰ همت بوده ، اگه دولت فروشنده بود و میتونست اینهمه اوراق در یک روز بفروشه که نه تنها کسری بودجه رو پر کرده بود بلکه الان داشت تو جیب من و شما هم یارانه بیشتری میریخت !



به اعداد حساس باشیم ، هر عددی و هر تحلیل بی اساسی رو قبول نکنیم ، بازار به هر حال مسیر خودش را خواهد رفت ولی ما با اطلاعات اشتباه متضرر نشیم .



مراقب سلامتی و سرمایه تان باشید و این پست رو با بقیه هم به اشتراک بگذارید تا اطلاعاتمون در مورد بازار اوراق به عنوان بازوی دوم بازار سرمایه بیشتر بشه .

انتهای خبر

0
0