این پست بیشتر بخاطر عذرخواهی از مخاطبان و ابزار تاسف بابت رویدادهای اخیر است.
تقریبا برای همگان حتی نمایندگان مجلس و قوه قضاییه مسجل شده که ریزش اخیر بازار بورس که سنگین ترین ریزش تاریخ از حیث اندازه/زمان بوده عادی نیست و با طبیعت بازار و فضای کلی اقتصاد همخوانی ندارد.
به همان اندازه که دستکاری، وضع قوانین خلق الساعه، فروش سنگین حقوقی ها، اردرهای فروش فیک برای ترساندن سهامدار حقیقی، اظهار نظرهای ضد و نقیض و ... در وضعیت جاری مقصر بوده، ما تحلیل گران، کارشناسان و صاحب نظران نیز مقصر بوده ایم، زیرا مسیولیت اجتماعی مان ایجاب میکرد از بازار سهام حمایت کنیم، اما متاسفانه روی تابلو جور
دیگری رفتار شد!!
اگر به زعم آن ۲۵ اقتصاددان، بازار سهام حباب بود، برای خالی کردن حباب روشهای زیادی وجود داشت و نیازی نبود با کولپس قیمت، هم سرمایه گذاران تازه وارد را نقره داغ کنیم، هم اعتماد عمومی را نابود کنیم!
در‌مورد آینده بازار، چون رشد مارکت تحت تاثیر‌تورم بوده و فضای فعلی اقتصاد متورم هست، قیمتها نمیتواند محصور بماند و با همین وضعیت دوباره قیمتها ریکاوری خواهد شد( با پیروزی ترامپ و ادامه همین وضعیت)، اما در صورتی که نرخ بهره افزایش پیدا کند، بازار سهام همراه با نوسانات وارد رکودی چندساله میشود و منابع سنگین به سمت سپرده خواهد رفت.
در‌مورد سیاست خارجی و تاثیر انتخابات آمریکا، به نظرم حاکمیت سیاسی تلاش دارد تخم مرغ هایش را در سبد بلوک شرق بچیند و پس از نافرجام بودن برجام، دیگر اراده ای جدی برای توافق اقتصادی-سیاسی با بلوک غرب ندارد، مگر انکه با کارت توافق ۲۵ ساله بخواهد از غربی ها امتیاز بگیرد. توافق ۲۵ ساله با چین میتواند درآمدهای ارزی کشور را بالانس کند و سرمایه گذاری چینی ها در زیرساختهای ایران میتواند به نفع صنایع پتروپالایشی، معادن و‌فلزات اساسی و حمل و نقل باشد.