سرمقاله امروز:
حدود دخالت حکومتها در امور مردم
👤 دکتر موسی غنینژاد
✍️ یکی از کاندیداهای محترم ریاستجمهوری پرسش بسیار مهمی را در برابر داوطلبان ریاستجمهوری قرار دادهاند. این پرسش درباره حدود دخالت حکومتها در امور مردم است.
✍️ مضمون این پرسش این است: «یک سوال مهم این است که حدود دخالت حکومتها در امور مردم مشخص شود؛ یعنی پاسخ دقیقی به این پرسش داده شود که حکومتها در چه جاهایی میتوانند در امور مردم دخالت کنند و در چه قسمتهایی حق ندارند. مخصوصا برای حکومتهایی که به حقوق طبیعی مردم قائل هستند.»
✍️ فلاسفه سیاسی دوران جدید بر این رای هستند که حکومتها وظیفه صیانت از حقوق ذاتی یا حقوق طبیعی انسانها را بر عهده دارند. اما تجربه تاریخی نشان داده است که چه بسا همین حکومتها هستند که به بزرگترین ضایعکنندگان حقوق مردم تبدیل شدهاند.
✍️ مجریان قانون یا دولتمردان انسانهایی همانند بقیه هستند و ممکن است اشتباه کنند یا مهمتر از آن در پی منافع شخصی خود باشند و آن را در عمل بر مصلحت عمومی ترجیح دهند. همین دولتمردان ممکن است مشوق و بانی «قوانینی» باشند که به جای خدمت به منافع عمومی، درعمل منافع یک عده یا گروه سیاسی خاصی را مد نظر قرار دهند. درواقع مهمترین عامل این انحراف چیزی نیست جز قانون نامیدن هر آنچه در مراجع رسمی، اعم از دولت، مجلس یا هر نهاد رسمی دیگر به تصویب میرسد؛ فارغ از اینکه معلوم شود این مصوبه در جهت منافع عمومی است یا خیر.
✍️ این تلقی اشتباه از مفهوم حقیقی قانون ناشی از غفلت از این اصل اساسی است که هر قانونی باید به روشنی ناظر بر صیانت از حقوق و آزادیهای ذاتی (طبیعی) انسان باشد و گرنه مصوبهای است که شان قانونی ندارد و در خدمت منافع خاص است.
✍️ از این نوع مصوبهها حتی در کشورهای پیشرفته هم میتوان سراغ گرفت که محصول فشار سیاسی برخی احزاب، تشکلهای صنفی و غیره است؛ اما تعداد آنها در کشور ما به غایت زیاد است؛ به طوری که موجب شده عملا قطبنمای منافع ملی از کار بیفتد و عرصه سیاسی تبدیل به صحنه کشمکشهای ناظر بر منافع محلی، جناحی و گروهی شود.
✍️ به جرات میتوان گفت که اکثریت قریب به اتفاق مداخله دولت در قیمتگذاری دستوری در بازارها برخلاف حقوق ذاتی انسانی و منافع ملی است. قیمت گذاری کالاها و خدمات نه تنها هیچوقت نتیجه بخش نبوده (چون ریشه تورم در سیاست پولی نادرست است و نه گرانفروشی) بلکه موجب کاهش تولید و زیان عمومی میشود. تعیین دستوری نرخ بهره که در شرایط تورمی به معنی نرخ بهره واقعی منفی است و به ذوب کردن داراییهای نقدی سپردهگذاران میانجامد، نه تنها حقوق آنها را ضایع میکند، بلکه به منافع ملی هم لطمه میزند؛ چون موجب کاهش پسانداز ملی و نیز فساد در بازار بانکی میشود.
✍️ تعیین دستوری نرخ برابری ارز، همچنانکه تجربه سالهای طولانی گذشته نشان داده است، نتیجهای جز تشویق رانتخواری و اتلاف منابع ندارد. فیلتر کردن برخی شبکههای اجتماعی درفضای مجازی معنایی جز محروم کردن مردم از حق دسترسی آزاد به اطلاعات ندارد.
کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد