روز گذشته، درحالیکه شاخص کل بورس محدوده حمایتی خود را در کانال ۱.۳ میلیون واحدی از دست داد، کمیته تخصصی ستاد هماهنگی اقتصادی دولت با حضور نمایندگان دستگاههای اقتصادی، معاون اقتصادی رییسجمهوری، مفاد بسته حمایتی بورس که بهمنماه گذشته مصوب شده بود را برای سال آینده، تمدید کرد.
همچنین مقرر شد با پیگیری دولت برخی بندهای مصوبه پیشین ازجمله واریز بخشی از منابع صندوق توسعه ملی و مالیات نقل و انتقال به صندوق تثبیت طبق برنامه زمانی مشخص شود.
در ادامه این خبر، سازمان بورس هم اعلام کرد که با پیگیریهای این سازمان، بخشی از مطالبات صندوق تثبیت از سازمان امور مالیاتی وصول و به حساب این صندوق واریز شد. همچنین سازمان برنامه طبق قانون مکلف است عواید حاصل از مالیات معاملات اوراق بهادار را در صندوق تثبیت سرمایهگذاری کند.
افزون بر بسته حمایتی رییس سازمان بورس، وزیر اقتصاد هم بسته حمایتی ۱۰ گانهای را در لایحه قانون بودجه ۱۴۰۱ گنجاند و به تصویب هیات دولت و نمایندگان مجلس رساند. روسای پیشین سازمان بورس هم از این بستهها و پکیجهای حمایتی که مسکن مقطعی برای بازار سرمایه بودند، را برای درمان بیماری مزمن بازار سرمایه ارایه کردند اما هیچکدام، درد بیدرمان بورس را دوا نکرد.
مهمترین چالش بورس تهران طی دو سه سال اخیر، مشکل بیاعتمادی کامل سرمایهگذاران و سهامداران حقیقی است، چنانچه در معاملات روزانه بازار سهام نیز مشاهده میشود، حراج سهام بهویژه از سوی حقیقیها چنان شدت گرفته و صفهای عرضه متراکمتر از روزهای قبل شده است که گویی همه قصد خروج دارند!
در چنین شرایطی که بازار سرمایه نیاز مبرم به ورود نقدینگی دارد و ارزش معاملات خرد روز به روز کاهش مییابد، تمدید بسته ناکارآمد وزیر اقتصاد برای بازار سرمایه، آن هم در سال آینده! نهتنها خبر خوبی برای اهالی بازار نیست بلکه، یادآوری وعدههای بیعمل و قولهای تکراری است که در بایگانی هیات دولت به فراموشی سپرده میشود و اندک نقدینگی باقیمانده در بورس را فراری میدهد.
حقیقیهای بازار سهام در شرایط نابسامان کنونی، خواهان اجرای یک برنامه مدون و موثق برای حمایت از سهمهایشان هستند. برنامههای به اصطلاح حمایتی بازارگردانها از سهمها هم نهتنها موثر واقع نشد، بلکه در جهت عکس عمل کرد و بسیاری از مسئولان دولتی و متخصصان اقتصادی هم بر تاثیر منفی آن مهر تایید زدند. معاملات الگوریتمی هم درد دیگری است که ابزاری را به دست عدهای خاص داده است تا سهامداران خرد که از آن بینصیب ماندهاند را بیش از پیش مایوس کند.
بازار سرمایه اکنون به اوج بینظارتی و رهاشدگی رسیده است و متولیان بازار و تیم اقتصادی دولت که تنها دغدغهشان افزایش نقدشوندگی سهام و موضوع کلیشهای ارزندگی سهام است، همچنان بیتوجه به مشکلات اصلی بازار، حرف از بستهدرمانی میزنند، درحالیکه این شیوه سنتی سالها پیش منسوخ شده است و بازار نیزا به ایجاد یک جریان نقدینگی واقعی و حمایت همهجانبه دارد.
بهترین توصیه به تصمیمسازان بازار سرمایه در شرایط کنونی این است که اگر توان حمایت واقعی از بورس ندارند، حداقل به شیوه ماههای اخیر، سکوت اختیار کنند و از روش طب سنتی بورس دست بکشند.
مولود غلامی- روزنامهنگار بازار سرمایه