سینا سلیمانی
1399/10/09
02:27
🎯#بازار مطلبم رو با ترکیب این دو جمله شروع میکنم : « نقدینگی هوشمند ترین موجود در جهان ماست و ریسک ناشی از نادانسته های ماست » علت بی تفاوتی باز...

🎯#بازار



مطلبم رو با ترکیب این دو جمله شروع میکنم :



« نقدینگی هوشمند ترین موجود در جهان ماست و ریسک ناشی از نادانسته های ماست »



علت بی تفاوتی بازار به افزایش سودآوری شرکت هارو باید در کاهش بازده مورد انتظار جست و جو کرد که مستقیما در ارزشگذاری سهام تاثیر داره.



شاید عموما چشم ما به نرخ بهره دوخته بشه ، دلیلش هم این هست که ما اصولا در یک فضای تورمی فزاینده بودیم.



اما طی سه ماه اخیر با کاهش ریسک های سیستماتیک ، شیب رشد نرخ ارز و تورم موقتا کاهش پیدا کرده و طبعا انتظارات تورمی بطور موقت ثابت یا کاهشی شده.



نکته ای که هست ، اینه که منشا این ثبات نرخ ارز و رکود بازارها چی هست؟ ایا ریشه در عوامل اقتصادی واقعی داره؟! جواب این هست که ، قطعا درحال حاضر هنوز هیچ منشا و عامل اقتصادی ای نداره.صرفا امیدواری به تغییرات در آینده هست اما عملا نه اتفاقی افتاده و نه حتی میشه با قطعیت بالا گفت اتفاقی خواهد افتاد.صرفا گمانه زنی هایی در جریان هست که وزن بیشتری به ابعاد مثبت آن داده میشه.


این گمانه زنی ها ممکنه در آینده نزدیک به فکت های اقتصادی تبدیل بشه ، اما در این لحظه که باهم صحبت میکنیم ، خبری از عوامل اقتصادی نیست !



اما در طرف مقابل یکسری فکت ها و عوامل اقتصادی واقعی داریم مثل حجم نقدینگی ، رشد پایه پولی ، کسری بودجه دولت و ... که این عوامل کماکان پایدار هستند و تغییری نداشتند. اما اون خوش بینی به آینده باعث شده اثرات آتی این عوامل بر اقتصاد موقتا نادیده گرفته بشه.


درست نقطه مقابل شش ماه قبل که وزن احتمالات مثبت نادیده گرفته میشد !



در نهایت ، بازارهای موازی هم در رکود مطلق قرار دارند و سرمایه گذاری در بازارهای موازی جذابیتی برای جذب نقدینگی نداره.



جمیع این عوامل باعث میشه عامل R(e) کاهش پیدا بکنه ، لذا با وجود اینکه R(f) بدون تغییر هست ، بازار واکنش جدی ای به تغییرات سودآوری شرکتها نداشته باشه !



پس ، مشکل بازار در این مقطع ارزندگی و سودآوری ذاتی شرکتها نیست ، بلکه فنری هست که به علت کاهش بازده مورد انتظار فشرده شده که اتفاقا منشا این فشردگی و کاهش بازده مورد انتظار ، "فعلا" و تاکید میکنم "فعلا" منشا واقعی اقتصادی نداره ! صرفا موازنه احتمالات اقتصادی در آینده هست.



بدترین و عذاب آورترین لحظات برای یک سرمایه گذار ، مقاطعی هست که رفتار بازار رو متوجه نمیشه ، چون در این مقاطع بالاترین سطح ریسک رو متحمل میشه.


حالا ما میدونیم منشا رفتار سردرگم و بی تفاوت بازار چی هست.



اما این فنر تا ابد فشرده میمونه؟!


دو اتفاق میتونه بیوفته :


۱- احتمالات مثبتی که طی این ۴ ماه بازار بهش وزن بیشتری داده ، محقق بشه ! که در این حالت در کوتاه مدت هم نرخ ارز ، هم تورم و بطور کلی همه عواملی که منشا خارجی در اقتصاد ما داشتند ( لغت بهتری پیدا نکردم اما منظورم عوامل اقتصادی ای هست که وابستگی به شرایط تحریمی دارند ) روند نزولی پیدا میکنند و عملا صفحه بازی بازار تغییر میکنه.


۲- بازار از میانه دی ماه به این نتیجه میرسه که دچار خوش بینی مفرط شده و شروع میکنه به محاسبه اثرات نقدینگی بیش از ۴ میلیون میلیارد تومانی سال بعد و کسری بودجه و تورمی که دچارش خواهیم شد و بعد مجدد شروع میکنه به P/E دادن به سهم ها و ...



برای شروع این اتفاق یک جرقه نیاز هست ، شاید این جرقه سیاسی باشه و شاید تحرکات بازار ارز !



نکته ای که باید بهش توجه کرد این هست که کم کم به انتهای سال نزدیک میشیم. شرکت ها از انتهای بهمن و اوایل اسفند شروع به تسویه ارزی حسابهای خودشون میکنند. دولت بایدن هم تا آن زمان مستقر شده و اگر فردای روز استقرار بایدن در کاخ سفید ، اتفاقات مثبتی که جامعه انتظار دارد نیوفتد ، میتونیم موقتا شاهد تغییر رفتار بازارها باشیم.

انتهای خبر

0
0