تحلیل به جای تخیل - محمد نوربخش
1399/11/10
20:11
اگر یک سال یک خانوار به این شیوه عمل کند شاید به نظر طبیعی بیاید چرا که ممکن است یک سال به دلایلی دچار تنش مالی شده باشد اما برای دو سال و یا بیشتر...

اگر یک سال یک خانوار به این شیوه عمل کند شاید به نظر طبیعی بیاید چرا که ممکن است یک سال به دلایلی دچار تنش مالی شده باشد اما برای دو سال و یا بیشتر این سوال پیش می¬آید که مشکل کار کجاست و پیش¬بینی آینده خانواده¬



ای که هزینه¬هایی به مراتب بیشتر از درآمدها دارد یک پیش بینی تاریک است و چندان به وضعیت این خانوار امیدوار نخواهید بود. اگر این خانوار هر سال برای پوشش کسری خود مقداری از ثروت خود یعنی آپاتمارن یا اصل سهام را بفروشد و علاوه بر فروش ثروت وام هم بگیرد، برای آینده اقتصادی این خانوار نگران می¬شوید که آینده جذابی نخواهد داشت. همین وضعیت را برای بودجه کل کشور ایران در نظر بگیرید.


درآمدها برای سال ۱۴۰۰ برابر با ۳۱۷ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است اما هزینه¬ها برابر با ۶۳۷ هزار میلیارد تومان است. کسری در اینجا بالغ بر ۳۲۰ هزار میلیارد تومان است. یعنی هزینه¬ها بیشتر از درآمدها است که به آن کسری عملیاتی بودجه گفته می¬شود. در مثال خانوار مانند این است که هزینه¬ها دو برابر درآمدها باشد و این موضوع نگران کننده است. این رویه فقط برای یکسال نیست که در ایران اتفاق می¬افتد. بنابراین بررسی خواهیم کرد در چند سال این رویه در ایران تکرار شده است و آیا میتوان درآمدها را افزایش یا هزینه¬ها را کاهش داد تا با کسری کمتری مواجه شویم؟ اگر در برخی مواقع درآمدها به دلایل پیش¬بینی نشده کاهش پیدا کند و برای سال¬های متمادی ادامه¬دار نباشد این استثنا مشکلی ایجاد نمی¬کند.


واگذاری دارایی¬های سرمایه¬ای به این مفهوم است که برای مثال اگر یک خانوار سهام خود را فروخت آیا در جایی دیگر سرمایه¬گذاری می¬کند؟ یعنی تبدیل ثروت انجام می¬دهد؟ در بودجه ایران واگذاری دارایی¬های سرمایه ای به مفهوم فروش نفت است. در متن و ساختار بودجه، به فروش نفت درآمد گفته نمی¬شود بلکه فروش ثروت نامیده می¬شود. تملک دارایی¬های سرمایه¬ای به معنی مخارج عمرانی است. پیش¬بینی شده است ۲۲۵ هزار میلیارد تومان نفت فروخته شود و ۱۰۴ هزار میلیارد تومان صرف مخارج عمرانی و سرمایه¬گذاری¬ها شود. یعنی از ۳۲۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه عملیاتی، ۱۲۰ هزار میلیارد تومان ثروت فروخته و کمتر سرمایه¬گذاری شود.


واگذاری دارایی¬های مالی به این مفهوم است که چه میزان قرض می¬گیریم؟چه میزان قرض جدید قصد داریم بگیریم؟ و تملک دارایی¬های مالی به این مفهوم است که ما چه میزان از قرض¬های سال قبل را پرداخت می¬کنیم و تفاوت این دو قلم ۱۹۸ هزار میلیارد تومان در لایحه بودجه است. یعنی بیشتر قرض گرفتیم تا خرج هزینه¬های جاری کنیم.


۳۲۰ هزار میلیارد تومان کسری تراز عملیاتی با ۱۲۰ هزار میلیارد تومان فروش نفت و حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان قرض گرفتن پوشش داده شده است. بودجه متوازن است و منابع و مصارف با هم برابر است اما وقتی در مورد کسری بودجه صحبت می¬کنیم منظور کسری بودجه عملیاتی است. یعنی درآمدها چه مقدار کمتر از هزینه¬ها است و کسری کلی بودجه یعنی اینکه چه مقدار از کسری عملیاتی را میشود با تراز سرمایه¬ای پوشش داد و اگر باز هم کسری به وجود آمد باید از طریق قرض گرفتن پوشش داده شود.


عمده درآمدها شامل درآمدهای مالیاتی و درآمدهایی است که از مالکیت دولت حاصل می¬شود. برای مثال حق بهره¬برداری از معادن یا درآمد و سود شرکت¬های دولتی از جمله این درآمدهاست. واگذاری دارایی¬های سرمایه¬ای عمدتا فروش نفت است و واگذاری دارایی¬های مالی یعنی استقراض با ابزارهایی مانند انتشار اوراق یا قرض از صندوق توسعه ملی. جمع سه مورد بالا جمع منابع عمومی است که با جمع مصارف برابر است.


پرداخت هزینه¬های جاری عمدتا پرداخت حقوق کارمندان دولت و هزینه¬های رفاهی که همان کمک به صندوقهای بازنشستگی است می¬باشد. تملک دارایی¬های سرمایه¬ای یعنی مخارج عمرانی و تملک دارایی¬های مالی به مفهوم پرداخت اصل قرضی است که گرفته شده است.


کسری تراز عملیاتی به این مفهوم است که درآمدها به چه میزان از هزینه¬ها کمتر است؟ آیا این موضوع مسبوق به سابقه است؟ از سال ۱۳۸۲ تا لایحه ۱۴۰۰ کسری تراز عملیاتی وجود داشته است. سال ۱۳۸۲ معادل ۹۹۰۰ میلیارد تومان کسری تراز عملیاتی داشتیم و سال ۱۳۸۳ معادل ۱۲۹۰۰ میلیارد تومان و سال ۱۳۸۴ معادل ۱۳۱۰۰ میلیارد تومان کسری تراز عملیاتی داشتیم و برای لایحه ۱۴۰۰ این کسری معادل ۳۲۰ هزار میلیارد تومان پیش¬بینی شده است. هر سال درآمدها کمتر از هزینه¬ها بوده است.


درآمدها عمدتا درآمدهای مالیاتی است. هزینه ها از سال ۱۳۸۲ به بعد همواره بیشتر از درآمدها بوده است. این کسری از طریق فروش نفت در سالهای گذشته جبران شده است و اکنون با کاهش مقدار فروش و قیمت نفت مجبور به استفاده از استقراض شده¬ایم. اینکه با ادامه این روند در نهایت چه اتفاقی خواهد افتاد را در ادامه بررسی می¬کنیم.

انتهای خبر

0
0