موج برتر
1399/07/06
05:55
صفحه ۱: مقاله برون رفت از وضعیت فعلی بورس تهران با سلام حضور فعالان بازار سهام و مخصوصاً مدیران سازمان و سیاست گذارن سازمان بورس هرچه سعی کردم ه...

صفحه ۱: مقاله برون رفت از وضعیت فعلی بورس تهران



با سلام حضور فعالان بازار سهام و مخصوصا مدیران سازمان و سیاست گذارن سازمان بورس



هرچه سعی کردم همچون همیشه ساکت بمانم و نظاره گر باشم، نشد که نشد. آخه حرفی گلوگیرم شده گفتم شاید بیان آن خالی از لطف نباشد.


بیش از ۱۱ سال است که فعالیت تخصصی و حرفه ای من بورس و خرید و فروش سهام است. لذا بارها و بارها سرد و گرم بازار را لمس کردم و با خوب و بد آن کنار آمدم. اما این روزها وقتی تابلو معاملات سهام را نگاه می‌کنم، آه می‌کشم و افسوس می خورم.



😔😒 افسوس از اینکه:



۱- چرا وقتی ارزش معاملات بورس تهران روزانه ۶ تا ۸ هزار میلیارد تومان (اواخر سال ۹۸) بود، نقدشوندگی بازار بهتر بود از الان (مرداد و شهریور ۹۹) که ارزش معاملات روزانه بورس بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان است؟ چطور شده که ارزش معاملات بازار ۳ تا ۴ برابر بیشتر شده، اما نقدشوندگی بازار ۵ برابر کمتر شده است.


حدود یکسال قبل هر سهمی (کوچک و بزرگ) را هر زمانی که اراده می‌کردیم، خرید و فروش می‌کردیم و به ندرت چندین روز متوالی صف خرید و یا فروش بود.



۲- در سال‌های گذشته، مدیران سازمان و مسیولان دولتی آرزو داشتند که پول به سمت بورس گسیل شود، تا باعث رونق کسب و کارها و بهینه سازی صنایع شود. اما چه شد؟ به یاد دارم که می گفتند ۲۰ میلیارد دلار طرح نفت و گاز دارند که بدلیل کمبود پول، اجرایی نشده است. خوب حالا که مردم با اشتیاق پولها را از بانک به بورس آوردند، چرا با اجرای طرح ها و پروژه های زیر بنایی تحولات بزرگ اقتصادی انجام نشد که قطعا در رفع مشکل بیکاری بسیار مفید بود.



۳- بسیاری از صنایع بالادستی پتروشیمی و پالایشی از تکنولوژی های ۴۰ تا ۷۰ سال قبل استفاده می‌کنند، آیا این پولهایی که به سمت بورس آمد، برای نوسازی این صنایع مفید نبود؟



۴- با این حجم پولی که در سال ۹۹ وارد بورس شد، می‌توانستیم یکی از بهترین بازارهای مالی را داشته باشیم، که ای کاش مردم نازنینی که تصمیم گرفتند وارد بازار بورس شوند، کمی آگاهانه اقدام می‌کردند. و قبل از هر اقدامی، ابتدا کمی آموزش های تخصصی دریافت می‌کردند و سپس وارد بازار میشدند.



بگذریم، حرف بسیار است ...



⁉️ اما اکنون چه کنیم؟



ابتدا اجازه بدهید مطلبی را شفاف بیان کنم، هر کسی که حداقل ۲ تا ۳ سال در بازارهای مالی فعالیت کرده باشد، بخوبی میداند که نوسان ذات هر بازاری است و اگر کاهش قیمت نباشد، افزایش قیمت معنی ندارد. پس مشکل کاهش قیمت‌ها نیست که اتفاقا لازم و ضروری است. اما دردی گلوی بورس تهران را گرفته که اگر درمان نشود، حتما خفه اش خواهد کرد. این درد بزرگ نقدشوندگی بازار است.


در یک بازار پویا و جذاب، معامله گران باید در هر زمانی که اراده می‌کنند، هر سهمی (تاکید می‌کنم، هر سهمی) را بخواهند بخرند و بفروشند، امکان آن وجود داشته باشد. این اتفاق در سالهای ۹۷ و ۹۸ تقریبا رخ داده بود. اما الان فقط تعداد اندکی از سهام بازار چنین قابلیتی را ایجاد می‌کنند. در هفته اول مهر ۹۹ بیش از ۳۵۰ شرکت، حتی حجم مبنا را پر نکردند و این یعنی نبود نقدشوندگی در بازار.




💸💸 چه شد که نقدشوندگی بازار از بین رفت، درحالیکه ارزش معاملات بورس تهران ۵ برابر شد؟



بگذارید با عدد و رقم مستند بگویم. تا اواخر سال ۹۸ میزان مشارکت در سهام عرضه اولیه حدود ۴۵۰هزار نفر بود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تا اواخر ۹۸ حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر معامله گر فعال وجود داشت که اکثر این افراد، افرادی "مطلع و آگاه" به قوانین بازار بوده و حتی اکثریت آنها با روش های مختلفی "توانایی تحلیل بازار" را داشته و یا از افراد تحلیلگر کمک می‌گرفتند. بنابراین جریان حرکت قیمت در بازار تحت تاثیر افرادی مطلع و تحلیلگر بود. در این شرایط احتمالا ماهانه حدود ۵ تا ۲۰ هزار نفر به بازار ورود می‌کردند، که آنها را افراد "آماتور و مبتدی" می شناسیم. درنتیجه این افراد "آماتور و مبتدی" به ناچار تحت تاثیر جریان "مطلع و تحلیلگر" قرار می گرفتند. که نتیجه آن بازاری تحلیل پذیر، جذاب و با نقدشوندگی مناسب بود.



🚻🚻 اما این معادله در سال ۹۹ معکوس شد...




ادامه مقاله در پست بعدی...👇👇👇

انتهای خبر

0
0