مهدی رضایتی
1399/11/20
11:57
فوبیای سالهای رکود ساده سازی متغیرها راحتترین راه فرار از تحلیل های پیچیده تر هست که اغلب ترجیح می دهند از این روش استفاده کنند. در حال حاضر نزدی...

فوبیای سالهای رکود



ساده سازی متغیرها راحتترین راه فرار از تحلیل های پیچیده تر هست که اغلب ترجیح می دهند از این روش استفاده کنند. در حال حاضر نزدیکترین شبیه سازی که ذهن می تواند در مورد آینده بازار انجام دهد دوره سه سال رکود از ۹۳ تا ۹۶ است. اگر کمی دقیق تر این دوره را بررسی کنیم به چهار ویزگی اصلی میرسیم:



۱- نرخ سود بانکی افسارگسیخته (بیش از ۲۶-۲۷ درصد)



۲-سرکوب نرخ ارز با وجود رشد شدید نقدینگی



۳- افت شدید قیمتهای جهانی



۴-مداخله منفی دولت (نرخ خوراک، بهره مالکانه، نرخگذاری پالایشگاهها...)



شرایط فعلی:



۱-نرخ سود: عامل اصلی نرخ سود بالا در گذشته، ورشکستی بانکها، وجود موسسات غیرمجاز و اهمیت نداشتن بازار سهام بود. در حال حاضر مشکل بانکها برطرف شده، موسسات را نداریم و میبینیم با وجود فشار برای افزایش نرخ بانک مرکزی با ملاحطات دیگری مثل بورس در مقابل افزیش نرخ مقاومت می کند. بنابراین به محض مشاهده پایداری در متغیرهای نرخ می تواند کاهش پیدا کند. محاسبه کنید تفاوت نرخ ۱۵ و ۳۰ درصد چه مقدار شکاف بین وضعیت فعلی و گذشته ایجاد کند.



۲- نرخ دلار: نرخ دلار از فرط خوشبینی به برجام در حال سقوط بود که اگر مداخله بانک مرکزی نبود شاید به ۲۰۰۰ تومان هم میرسید. اکنون اما با تجربه برجام، سرمایه اجتماعی به شدت کمتر است و تجربه سیاستگذار هم اقتضا می کند اولا دلار را ازاد تر گذاشته و دوما منابع ارزی را ریخت و پاش نکند. هر چند احتمال یک دولت پوپولیست به سمت سرکوب ارز می رود اما خیلی بعید است ابزار آنرا در اختیار داشته باشد. چرا که حداقل پیش از توافق بر سر مسائل منطقه ای و موشکی بعید است به ۲.۳ میلیون بشکه صادرات برسیم.



۳- افت شدید قیمتهای جهانی: اگر گذری بر قیمت سهام مرتبط با کامودیتی ها داشته باشیم، میبینیم که قیمت سهام با قیمت محصول بالا رفته و کسی منتظر نمانده که نرخ ها سقوط کند. موسسات هم هیچکدام سقوط را پیش بینی نمی کنند. هر چند آنها هم نمی دانند اما ما بیشتر نمی دانیم. وقتی با یک فرایند تصادفی روبرو هستیم چه اصراری داریم که حتما قیمت ها سقوط کند؟ چرا بالاتر نرود؟



۴- مداخله منفی دولت: در رکود گذشته دولت شرکتها را با امتیازاتی نظیر خوراک ارزان، بدون بهره مالکانه و نرخگذاری مبهم محصولات پالایشی عرضه کرد و براحتی هم پس گرفت. آن زمان که صدای سهامدار خیلی کمتر شنیده می شد. اکنون هم اگرچه بحث انرژی و مالیات مطرح است، بنظر می رسد در نهایت همه تغییرات با ملایمت بیشتری انجام شود و حداقل میزان شوک قابل مقایسه نباشد.



در حال حاضر فروشنده های اصلی بازار به دو گروه تقسیم می شوند، گروه اول که تازه واردهای نا امید هستند و کاری به سودآوری و هیچکدام از متغیرهای بالا ندارند. گروه دوم قدیمی ترهایی هستند با پیش بینی یک رکود شبیه ۹۳ تا ۹۶ میفروشند تا در قیمتهای پایین تر خرید کنند و یک ناهار مجانی از دیوانگی بازار بدست آورند. احتمالا در نهایت اینگونه خواهد شد که بدون تحقق این ریسکها قیمتها به سطوح نازلی برسند.



پ.ن: ادعا نمیکنیم که گوی بلورین در اختیار داریم و پیشگویی می کنیم که بازار تحت هیچ شرایطی وارد رکود مشابه یا بدتر از آن نمی شود، بلکه صحبت این است که فعلا نشانی از آن شرایط قابل مشاهده نیست.

انتهای خبر

0
0