حقیقتا هرطور در مورد دامنه نوسان نامتقارن فکر میکنم هنوز باورم نمیشود این تصمیم اجرایی شده.

این قانون واقعا غیرمنطقی و دستکاری آشکار در روند عادی عرضه و تقاضای بازار است.

چرا؟

برای جواب دادن به این سوال به هدف از وضع این قانون باید برگردیم. چرا دامنه نوسان نامتقارن شد؟

هدفشان این بود که تقاضا تحریک شود (۶ درصد مثبت) و قیمت سهام بیش از این افت نکند (دو درصد منفی)

اما چه اتفاقی رخ داده؟ تقاضا که تحریک نشده هیچ؛ همان تقاضای عادی هم که بود، چندین برابر کاهش پیدا کرده است و ارزش معاملات از ۱۰ هزار میلیارد تومن به ۲ هزار میلیارد تومن رسیده است! در مورد بازاری صحبت میکنیم که مردادماه ۳۰ تا ۳۵ هزار میلیارد تومن ارزش معاملاتش بود. اکثر سهام در صف فروش قفل هستند طوری که هیچ خریداری ندارند! این تصمیم آیا باعث تحریک تقاضا شده است یا باعث فرار تقاضای نصف و نیمه ای که بود ؟!

بازار مثل یک موجود زنده است و به هر تصمیمی واکنش نشان میدهد. واکنش بازار به این تصمیم صف فروش و کاهش قابل توجه ارزش معاملات بوده یعنی بدترین سناریوی ممکن. مدیریت قبلی چنین مسائلی را رصد میکردند. امیدوارم مدیریت فعلی هم به این مورد توجه کنند چون واقعا واضح است.

اما این روزها پیشنهاد کنندگان این ایده، جواب منتقدین را در دو مورد خلاصه میکنند:

۱) میگویند دامنه نوسان منفی دو باعث عدم افت دارایی مردم شده.

۲) برای صف فروش های بازار و عدم وجود تقاضا بهانه جدید می اورند. مثلا تقصیر را گردن اوراق دولتی انداخته اند.

جواب بنده به انتقادها:

۱) اولا دوستانی که این مورد را ذکر میکنند مغلطه میکنند چرا که دامنه نوسان میتوانست مثبت دو و منفی دو باشد. علت اینکه مثبت ۶ در نظر گرفته شد فقط تحریک تقاصا بود. پر واضح است که بازار انقدر هوشمند است که صرفا یک دامنه نوسان پهن در بخش مثبت آن را تحریک نمیکند. ثانیا برای بخش منفی دامنه نوسان: بیایید موضوع را از منظر دیگری ببینیم. اگر بنا باشد از افت قیمت سهام با دستور جلوگیری کنیم پس چرا دامنه را منفی دو میگذاریم؟ بگذاریم صفر تا ۱۰ یا هر عدد مثبتی . اینگونه سهام همیشه مثبت هستند روی تابلو ... اما آیا معامله ای انجام میشود؟ خیر. به شما قول میدهم با چنین تصمیمی (دامنه نوسان صفر تا ۱۰ یا مثبت ۱ تا مثبت ۱۰) ارزش معاملات از ۲ همت فعلی به ۵۰۰ میلیارد و نهایتا به زیر ۱۰۰ میلیارد تومن برسد. اصلا فلسفه بازار چیست؟ مگر نه اینکه عرضه و تقاضا باید قیمت را تعیین کند؟ این نشان میدهد حتی به مکانیزم بازار و عرضه و تقاضا اعتقاد نداریم و تصور میکنیم با تغییر دامنه نوسان تقاضا تحریک میشود که بازار ثابت کرد این چنین نیست. بنظر من، بستن بازار بهتر از دامنه نوسان نامتقارن بود چراکه حداقل با بستن بازار به مکانیزم عرضه و تقاضا احترام گذاشته میشد گرچه بنده به هیچ عنوان پیشنهاد بستن بازار را نمیدهم.

۲) فروش اوراق توسط دولت از چندین ماه پیش وجود داشت. اگر خاطرم باشد از تیر ۹۹ افزایش یافت. حتی اگر به حجم این فروش هم ارجاع میدهند باید بگویم بازار چندین روز قبل از حجم بالای فروش اوراق، صف فروش شد. همچنین حتی اگر بخواهیم باور کنیم پول از سهام به سمت اوراق رفت و میرود باز هم غیرمنطقی است؛ چرا که ارزش معاملات افت محسوسی داشته. چه پولی به سمت اوراق میرود با این کاهش ارزش معاملات؟! اصلا مگر معامله خاصی هم صورت میگیرد؟ بنظر این نوع دلایل غیر منطقی، برای پیشنهاد کنندگان این ایده بهانه ای برای تبرئه کردن خود شده است.

باور دارن هر کجا به مکانیزم عرضه و تقاضای بازار احترام گذاشته نشود بازار بطور عکس رفتار میکند. مثالهایش را قبلا گفته ام. افزایش حجم مبنا انتهای سال ۹۸ برای جلوگیری از رشد قیمت سهام انجام شد اما بازار از همانجا ظرف تنها چندماه تا چهار برابر رشد کرد.

لطفا بگذارید بازار راهش را برود.

مهدی راد

۱۳۹۹/۱۲/۱۶