سرمایه گذاری بلند مدت همیشه باید سهامدار بود؟

فشار زیادی بر روی بخش زیادی از سرمایه گذاران در بورس است که تحمل آنها را برای برون رفت از وضعیت فعلی کاهش داده. از یک سمت فشار اقتصادی مضاعف و هزینه های بالای زندگی و از یک سمت امید به سرمایه گذاری و بهبود بخش کمی از کاستی های درآمدی حالا تبدیل به زیان بزرگ برای آنها شده است. خیلی از آنها به دنبال راه حلی برای برون رفت از وضعیت فعلی هستند. آنها سعی می کنند اخباری را دنبال کنند که آرامش بخش است و اقدام به سرمایه گذاری آنها را تایید کند، مهم نیست خبر درست است یا خیر، مهم حس آرامشی است که از اخبار تایید کننده کسب می شود و این اولین و شاید بزرگترین اشتباه آنها باشد. همچنین آنها ممکن است با حالت فکری «چیزی برای از دست دادن ندارم» رو برو شوند و باقی مانده سرمایه خود را به صورت ریسکی به کار گیرند که این شبیه یک قمار بزرگ است !!

باید ساختار ذهنی خودمان را تغییر دهیم. سخت است که از امروز به بلند مدت فکر کنیم، چون امروز ما در زیان هستیم و درد زیان امروز، اجازه خیال پردازی با جادوی صبر را نمی دهد. بیایید به ۴ سال قبل برگردیم. ۴ سال قبل در چنین روزی بازار سرمایه از نبود نقدینگی رنج می برد، قیمت ها رنج بودند و اهالی بازار از دیدن قیمت های تکراری برای نمادها حالشان بهم می خورد. امروز همان بلند مدت ۴ سال قبل است. شاید کسی باورش نمی شد چندین جهش ارزی پیش رو است و هیچ کس باورش نمی شد چه پاداشی در انتظار آنها است.

بیایید مفهوم سرمایه گذاری بلند مدت را از حالت یک یا چند شرکت خارج کنیم و «بگوییم سرمایه گذاری بلند مدت در بازار سرمایه». با این تغییر می توان تفسیر بهتری داشت. حال می توان گفت بهترین تفسیر از یک سرمایه گذاری بلند مدت این است که در بازار سرمایه بلند مدت بمانیم. آیا این بدان معنی است که همیشه سهامدار بمانیم؟ قطعا پاسخ منفی است. مفهوم سرمایه گذاری بلند مدت در بازار سرمایه یعنی اینکه اگر طی ۱۰ سال یک شخص از شما پرسید چه می کنید بگویید خانه دار هستم، پزشک هستم، معلم هستم، مهندس هستم و... « و در بازار سرمایه نیز هستم». گاهی نیاز است نقد باشید، گاهی نیاز است تماما سهامدار باشید. سهام را زیر ارزش بخرید و روی ارزش بفروشید و این معامله ممکن است طی چند هفته بسته شود و ممکن است چندین ماه به طول بیانجامد. در بخش هایی از زمان ممکن است هیچ چیز آنچنان جذاب پیدا نشود، در آن زمان نقد هستید اما نگاهتان به بازار سرمایه است و این یعنی نگاه بلند مدت به بازار سرمایه.

یک مهندس بعد از اتمام یک طرح و پروژه همچنان مهندس است.

شاید ساده ترین کار این است که بگوییم هرآنچه را امروز دارید نگه دارید و ۳ سال بعد سود خواهید برد. کسب آن سود احتمالی شاهکار نیست بلکه زمانی شاهکار کرده ایم که نسبت به بعضی از شاخص های بیرونی بازار ( شاخص نرخ ارز، مسکن و...) و شاخص های درونی بازار ( مثل عملکرد یک گروه در مقابل گروه دیگر) بهتر کار کرده باشیم و این مهم زمانی محقق می شود که بازار را مثل یک موجود زنده فرض کنیم و پیگیر آن باشیم ( مفهوم سرمایه گذاری ذهنی بلند مدت) و ورود و خروج ( مفهوم سرمایه گذاری مالی بلند مدت) نه تماما موفق اما با ضریب موفقیت بالایی را داشته باشیم.

پس... ما همیشه در بازار سرمایه هستیم، گاهی با پول و گاهی با فکر کردن به آن، و ما سرمایه گذار بلند مدت هستیم. بازار سرمایه با تمام تلخی هایی که دارد در بلند مدت عملکرد درخشان تری نسبت به سایر بازارها دارد و را می توان در داده ها یافت