سرمقاله امروز:
دوران جدید ایران
✍️ در ابتدای انقلاب مبارزه با فساد تبدیل شد به مبارزه با ثروت و ثروتمند و ... چرا چون جریانهای چپ که سازماندهی تظاهرات را بهتر بلد بودند در جریان انقلاب نفوذ کافی پیدا کردند و به تدریج مخالفت با پولدار و کارخانهدار و تاجر و ... جنبه عمومی پیدا کرد.
✍️ قطعا مردم این چنین نمیخواستند زیرا در طی زندگی دیده بودند که اگر لبنیاتی سرکوچه آنها مغازهاش را از یکی به دوتا تبدیل کند خدمات گستردهتری میتواند بدهد.
✍️ در دوران دهه ۱۳۴۰ اقتصاددانان و صنعتگران بزرگ شروع به ایجاد کارخانههایی کردند و بخش دولتی و خصوصی هر دو فعال شدند. مردم از موقعی نگران شدند که نمیدانستند در آن کارخانهها چه میگذرد و پولهای بهدست آمده چگونه تقسیم میشود.
✍️ بنابراین توزیع نابرابر، عدم شفافیت و وابستگی فعالیتها به صاحبان قدرت حداقل سه عامل مهم در عصبانیت و عدم رضایت مردم شدند و اتفاقاتی افتاد که همسنهای من به خوبی به یاد دارند و جوانان ما آثار آن را لمس میکنند و برخی از آنها آرزوی رفتن به سرزمینی را دارند که عاری از سه عامل فوق باشد و در نتیجه جریان عادی توسعه در آن جاری باشد.
✍️ حال که روز نو شده و رئیسجمهور جدید آمده، خوب است یکبار به چگونگی بازگشت به یک جریان عادی زندگی اقتصادی فکر کنیم.
۱- برای ایجاد شفافیت، نظام مالیاتی باید تصحیح شود و هر فرد مسوول باشد درآمد و هزینه خود را سالانه اعلام کند.
۲- هیچ جریان یا فعالیت اقتصادی نباید به صاحبان قدرت وصل باشد.
۳- برای بهبود توزیع نابرابر ثروت، فراموش نشود که برخی اوقات تمرکز ثروت برای جامعه مفید است. ولی شرط آن است که سیستم مالیاتی قادر باشد عملیات او را دنبال کند و مالیات حقه دولت را دریافت کند.
✍️ برای آنکه سه جریان بالا به حرکت درآیند و برای مردم نان و آبی به دست دهند باید روابط با جهان عادی شود. ما آدمهای ترسناکی نیستیم، چرا شرایطی را به وجود آوریم که ما را ترسناک جلوه دهند. پس عادی زندگی کنیم و اجازه دهیم مردم هم عادی زندگی کنند و تجارت عادی با همسایگان یا دورتر با چین و اروپا به یک جریان عادی تبدیل شود. بیایید عادی شویم.
*متن کامل👇
کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد