این روزها از #نرخ_سود_بین_بانکی زیاد میشنوید ، اینکه اخیرا بالا اومده و باعث سقوط بورس شده !
این نرخ چیه و اینکه اصولا در ایران این نرخ ارتباط زیادی به بورس نداره رو در این مطلب توضیح میدم ، تقاضا دارم این مطلب رو بازنشر بفرمایید تا آگاهی و #سواد_مالی را توسعه بدیم .
نرخ سود بین بانکی نشانگر نرخ بهره اعمالی روی تسهیلاتی هست که در بازار بین بانکی بانکها و بانک مرکزی به هم اعطا میکنند . همانطور مشخصه این بازار مخصوص بانکها و بانک مرکزی هست و افراد غیر از این نهادها دسترسی به این بازار ندارند ، عمدتا هم تسهیلات کوتاه مدت ۷-۱۴ روزه اعطا میشه .
نقشش هم تسهیل مبادلات بانکی برای بانکهای دارای کسری از طریق منابع بانکهای دارای مازاد و یا منابع بانک مرکزی هست ، در امریکا هم وجود داره و به نرخی که فدرال رزرو در اختیار بقیه بانکها میگذاره میگند #فدفاندز_ریت که فقط در اختیار بانکها قرار میگیره .
وقتی میگند نرخ بهره امریکا صفر شده منظور همین نرخ فد هست که به بانکها با بهره صفر وام میده ( مجانی ) ولی مردم و شرکتها به این نرخ دسترسی ندارند و معمولا اونها با یک اختلافی ( معمولا ۲-۳ درصد ) به منابع دسترسی دارند و نرخ سود بدون ریسک هم اوراق ده ساله معمولا در نظر میگیرند.
در ایران مرجع نرخ سود بدون ریسک معمولا نرخ سپرده بانکی یکساله هست ، در سالهای اخیر اوراق دولتی هم به این اضافه شده ولی نقش اون کمتره چون اکثر مردم به سپرده دسترسی دارند ، نرخ سود سپرده در ایران به نرخ بین بانکی ارتباطی نداره و بیشتر تابع دستورات بانک مرکزی هست.
نرخ سود اوراق هم در بازار سرمایه تعیین میشه و الان متوسط حدود ۲۳،۵ درصد هست . حالا من نمودار نرخ اوراق ( سبز رنگ ) با نمودار نرخ بین بانکی رو بالاتر گذاشتم ، ملاحظه میکنید که بعد از سال ۹۴ بین بانکی وضعیت باثباطی روی ۱۸-۱۹ درصد داره در حالیکه اوراق خیلی تغییر کرده تا در اوایل سال ۹۹ نرخ بین بانکی و اوراق هر دو افت میکنند و به ۱۳-۱۴ درصد میرسند در حالیکه نرخ سپرده همچنان ۱۸ مونده . به نظر میرسه دلیل افت نرخ بین بانکی ازدیاد منابع ناشی از تعطیلی سراسری و دلیل افت نرخ اوراق علاوه بر افت نرخ بین بانکی به دلیل استقبال از بازار سرمایه بوده.
بعد از این ماجراست که نرخ بین بانکی به جای نرخ اوراق و سود سپرده میفته سر زبان ها و هر کسی که وارد بازار سرمایه میشده بهش قبل از آموزش باز کردن سایت tse نرخ سود بین بانکی رو گوشزد میکردند ! در حالیکه باید نرخ سود سپرده و نرخ بازدهی اوراق باید مورد توجه سرمایه گذار باشه .
وقتی تجربه تاریخی نشون میده ارتباط زیادی بین نرخ بین بانکی و نرخ سود بدون ریسک به عنوان نرخ تنزیل در ارزشگذاری وجود نداره دلیلی نداره که فقط نرخ سود بین بانکی اینقدر مورد تاکید و توجه قرار بگیره و هیچ جا خبری از اصل ماجرا ( نرخ سود سپرده و اوراق ) نباشه .
حالا که متوجه شدیم نه نرخ بین بانکی که نرخ سود سپرده و اوراق را باید پیگیری بکنیم ، ببینیم اصلا ارتباط بین نوسانات شاخص و نرخ سود اوراق چقدر بوده ؟ در تصویر زیر ملاحظه میکنید که سال ۹۶ با وجود افت نرخ بازدهی اوراق به سطوح سال ۹۹ ولی شاخص حرکت خاصی نداشته و روند خنثی داشته .
سال ۹۹ هم نرخ اوراق مقطع خیلی کوتاهی به ۱۳-۱۴ درصد رسیده و میانگین ۹۹ حدود ۱۷-۱۸ درصد هست ولی شاخص ۴ برابر شده و سپس نصف ! مطمینا عوامل دیگری بر این نوسان تاثیر گذاشتند ، عواملی مثل انتظارات تورمی ، حرکات سفته بازانه در بازار ، قیمتهای جهانی و ..
اما مهمترین نکته ؛ صرفا خود نرخ سود بدون ریسک را نباید مبنای ارزش گذاری قرار داد کما اینکه در فرمول های ارزشگذاری آنچه که اهمیت داره نرخ سود حقیقی ( تورم منهای نرخ سود اسمی ) اهمیت داره ، چون شما نرخ بازدهی بدون ریسک را با بازدهی انتظاری از بازار ها میسنجید.
مثلا وقتی انتظارات تورمی ۵۰ درصد هست نوسان نرخ سود ۲-۳ درصد اهمیتی در ارزش گذاری نداره ولی وقتی تورم انتظاری برابر نرخ سود هست تغییر یک درصد سود هم بسیار مهم میشه . امیدوارم که این مطالب مفید بوده باشه و تونسته باشه به شما کمک بکنه تا بتونید درست تصمیم بگیرید.