حمید کوشکی (تحلیل بنیادی)
1401/03/18
09:07
بررسی این داده های اقتصادی نشان می دهد که دولت طی این مدت حدودا یکساله نتوانسته نقش موثری در مدیریت اقتصاد داشته باشد. شکل گیری تورم انتظاری و تعجی...

بررسی این داده های اقتصادی نشان می دهد که دولت طی این مدت حدودا یکساله نتوانسته نقش موثری در مدیریت اقتصاد داشته باشد.


شکل گیری تورم انتظاری و تعجیل در تقاضا نشان از نگرانی جامعه برای ادامه مسیر است. بررسی رفتار قیمت ها از ابتدای دولت تا کنون نیز موید این است که دستاوردی حاصل نگردیده است و این در مقابل مصاحبه هایی است که گفته می شود اوضاع را بهتر کرده ایم !



دلار حدود ۱۹٪ افزایش داشته، سکه حدود ۲۵٪، مسکن ۲۱٪ و بازارهای دیگر نیز رشدهایی به مراتب بالاتر را طی این مدت ثبت کرده اند و تنها شاخصی که تقریبا بازدهی صفر داشته بورس بوده است.



عدم اعتقاد به تعادل های قیمتی شکل گرفته توسط خود بازارها و اعمال سیاست های دستوری و قهری بیشتر به ناکارآمدی اقتصادی مربوط می شود که خود همین موضوع نه تنها هدف اعمال سیاست را محقق نکرده است، بلکه محرک بیشتر قیمت ها نیز شده است. شاید اگر امروز گفته شود قیمت ها هیچ ارتباطی به ما (یعنی دولت) ندارد وضعیت بازارها به مراتب بهتر از حالتی باشد که دولت اعلام کند قصد مداخله داریم.



شاید خاطرات تلخ مرداد ۹۹ بازار سرمایه بهترین داستان برای بازگو کردن حقایق سیاست های دستوری باشد، جایی که بازار سرمایه گارد نزولی گرفت و تلاش ها به سمت خرید اجباری حقوقی ها رفت و هرچه بیشتر جلسات حمایت از بازار برگزار می شد، بازار بیشتر ریزش می کرد. چرا که این ذهنیت وجود داشت که بازار نمی ارزد و می خواهند دستوری آن را بالا نگهدارند. حال همین موضوع و به صورت برعکس نیز برای بازارها مصداق دارد. وقتی دولت سیاست دستوری برای پایین نگهداشتن قیمت ها را اعمال کند، قیمت ها می توانند حتی بیشتر از حالتی رشد کنند که دولت هیچ اقدامی نکند.



باید توجه کنیم این وضعیت اقتصادی درحالی رقم خورده است که تاثیرات منفی کرونا مثل قبل نبوده است، قیمت نفت بسیار افزایش یافته است و در کل شرایط بیرونی برای دولت به مراتب بهتر بوده.



امید است که دولت کمی از حالت گفتار درمانی به سمت عملگرایی حرکت نماید و یک نزدیکی بین افکار سیاسیون و اقتصادیون ایجاد شود، زیرا سیاسیون گویا در جریان اوضاع اقتصادی کشور نیستند ! وضعیت معیشتی مردم بسیار نامطلوب است و پیشتر طی نظر سنجی نیز مشخص شد که تخصیص یارانه، نه نشانه عملکرد مثبت، بلکه ناشی شده از ناکارایی اقتصادی است. حداقل در جامعه ایران اثبات شده این یارانه ها به سرعت ارزش خود را از دست می دهند و منابع عظیمی که می توانست صرف سازندگی و بهبود چشم انداز آتی شود هدر می رود.



باید توجه داشت که کارشناسان بازار همیشه دو نگاه به بازارها دارند، نگاه های کوتاه مدت و میان مدتی و نگاه های بلند مدتی. لذا ممکن است در نظرات کوتاه مدتی، بازار را اصلاحی و صعودی ببینند اما تقریبا همگی یک نظر برای بلند مدت این بازارها دارند و آن روند صعودی آنها است. پیشتر نیز اعلام شده بود که ریال متاسفانه بی ارزش ترین گزینه سرمایه گذاری است و باید بتوان گزینه های سرمایه گذاری مطلوبی را جستجو کرد. ساختار بازار سرمایه به نسبت سایر بازارها هر چند نوسانات بیشتری دارد (ریسک بیشتر) اما در بلند مدت مزد این پذیرش ریسک بیشتر را با تحقق بازدهی بیشتر پرداخته است.



با این وضعیت داده های اقتصادی، متاسفانه (چون جامعه زیر بار فشار است) اگر دلار سقف قبلی خود را بزند، شاهد افزایش حجم و ارزش در معاملات بازار سرمایه خواهیم بود که البته نباید از تاثیر تصمیمات دولت (وضع قوانین خلق الساعه، قطع برق و گاز و...) بر کم و کیفیت بازار گذشت. امید است که بازار سرمایه روند صعودی داشته باشد اما نه فقط به واسطه اینکه دلار رشد می کند. چون این رشد دلچسب نیست.



انتهای خبر

0
0